برخی با تحتالشعاع قراردادن منطق و روششناسی بحث رهبر انقلاب در فلسفه امید، دست به فرافکنی زدند تا خود را از موضع ضعف دور کنند.
به گزارش افرنگ خبر / مجتبی زارعی عضو هیات علمی اندیشه سیاسی اسلامی دانشگاه تربیت مدرس طی یادداشتی به ابهاماتی که برخی چهره های غربگرا در فضای مجازی درباره مبحث امیدآفرینی ایجاد می کنند، پاسخ داد.
متن این یادداشت در ادامه آمده است:
مقدمه و طرح اشکال: برخی غوغاییان در روزهای اخیر در اقدامی هماهنگ تلاش کردند تا تذکری مهم و حکیمانه اخیر از رهبر فرزانه انقلاب را مورد هجوم یا اشکال قرار دهند آنجا که ایشان القاء بیآیندگی ملی، بنبست و ناکارآمدی مطلق مسئولان در اداره ایران و تضعیف دین را از جمله کارهای بدخواهان ایران دانسته و پروژه دشمن معرفی کردند اما بعضی با تحت الشعاع قراردادن منطق و روش شناسی بحث معظم له در فلسفه امید، به نظر می رسد با روش تجاهل العارف مجددا دست به فرافکنی زدند تا خود را از موضع ضعف دور کنند.
سوال: آیا طرح بی آیندگی، بن بست و ادعای دین گریزی پروژه دشمن است؟
طرح بحث: شاید سه گانه بالا را بتوان در امید به آینده جمع کرد، امید مفهومی حزبی و جناحی نیست، امید برای انسان و تمدن ایرانی اسلامی، هم موضوع و هم غایت است؛ امید متغیری وابسته و موسمی نیست، امید، خود یک فلسفه است و باید از فلسفه امید حرف زد؛ امید، ملی و تمدنی است؛ اساسا به نظر بنده اگر بخواهیم فلسفه سیاسی آیت الله العظمی خامنه ای را در دو سه دانش واژه اجتماعی خلاصه کنیم. می شود گفت ایشان فیلسوف امید و پیشرفت است.
علاوه بر جایگاه بنیادین و گسترده امید در فلسفه سیاسی ایشان، بخصوص معظم له در سال ۹۸ درباره ضرورت امید آفرینی تذکراتی مهمی به جامعه نخبگانی فرمودند؛ من در آن سال هم زمان در دانشگاه تربیت مدرس و بسیج استادان کشور بودم؛ وضع جامعه بغرنج بود؛ دولت ائتلافی تکنوکرات - اصلاحات سرکار بود؛ امید واهی برجام به سراب تبدیل شده بود، دولت انگیزه کار نداشت قول و فعل دولت مآیوسانه شد، دولت و یا برخی وزراء خودزنی می کردند.
بسیج مستضعفین از حیث جهاد تبیین و امید آفرینی وارد کار شد و با اینکه از حیث فکری و عملی دولت را از تراز ملت بزرگ ایران عقب افتاده می دانستیم اما باید برای امید، کاری می کردیم، قرارگاه جهاد امید آفرینی شکل گرفت بر اساس فلسفه امید، مادربسیج مستضعفین خیلی زود با کسانی که در جامعه ولو از موضع اصولگرایی و یا انقلابی، خواسته یا ناخواسته به خرابی خانه امید ملی دامن می زدند مرز بندی کردیم و حتی یادم است با اینکه بسیج نیروی ملت است و هماهنگی نیروهای مردمی و افتخاری مابین آنها خیلی سخت و پیچیده و نیازمند شرح صدر و حلم مدنی در کار با حدود سی لایه اجتماعی مردمی است با این وصف رئیس بسیج مستضعفین و مسوولان حوزه های نظارتی بسیج اعم از حوزه نمایندگی و حفاظت از حیث عقلی و شرعی و انقلابی ناقضین فلسفه امید را مورد راهنمایی و تذکر قرار می دادند. با اینکه دل نیروهای مردمی بسیج از دست دولت وقت رنجور و پرخون بود اما امید، خُلقی هویتی - ملی و فراتر از دولت حزبی وقت بود.
نیروی بسیج، نیروی غیردولتی بوده و هست از یک سو باید دولت وقت برای کاستی ها و بد عملی ها و فربگی ها نقادی می شد از سویی دیگر نباید خانه امید ایرانیان تخریب می شد چون دولت، یک حزب یا یک محفل نیست، دولت خانه امید ملی است؛ پس هم باید مردمی می بودیم و صدای مردم و از سویی دیگر باید به جنگ گسترده نا امیدی می رفتیم؛ از این رو بود که بسیج به عنوان ملی ترین نیروی انقلاب کارش به جایی رسیده بود که هم باید به داد ملت ناامید می رسید و هم باید در دولت مآیوس از غرب و منفعل روحی تازه می دمید!
اکنون نیز که فقیه حکیم و فیلسوف امید و پیشرفت که در آغاز کار دولت مردمگرای آیت الله رییسی باز هم از امید و پرهیز از تولید سازمان یافته یآس می گوید برخی سیاست زدگان و صاحبان حزب های توییتری، تلگرامی و اینستاگرامی خیال کردند که این نظر، مصرفی دولتی دارد خیر! امید، وزارتخانه و یا سازمانی از دولت های روحانی و رییسی نیست، امید و یآس هریک مولد دو نوع رییس جمهور، دو وزیر، دو وکیل دو استاندار و دو فرماندار و بخشدارند ؛ امید خانه پدری ماست، امید وطن ماست ، امید دین ماست، امید ذخیره تمدنی ماست؛ و بقول معظم له که در جایی دیگر فرمود مهدی موعود ذخیره امید ماست و....
آری! هرکس و هرجناحی و در هردوره ای که تولید بن بست و بی آیندگی کند در واقع به جنگ با وطن آمده و دانسته یا نادانسته با دشمن میهن دست داده یا همدست او شده است.
کلید واژه
ارسال نظرات