پس نه آنان که گمان میکنند آرمانهای انقلاب از بین رفته، صحیح میاندیشند نه آنان که تصور میکنند در مدت کوتاهی میتوانند مسئله حجاب را ساماندهی کنند، درست فکر میکنند. ساماندهی امور فرهنگی و اقناع و همراهسازی مردم، فرآیندی زمانبر و طاقتفرساست و متناسب با عظمت خواستههای فرهنگی باید شکیبایی ورزید.
پس از انقلاب اسلامی، تغییر رویکردهای فرهنگی، حاکمیت اسلام و توجه ویژه به مسئله حجاب، در مدتزمان کوتاهی، ظاهر کشور تغییر کرد. مبنا و روش رسیدن به این تغییرات با جهادی از جنس مسئله حجاب شهید مطهری، سخنرانیهای روشنگرانه شهید بهشتی، دعوت عملی مؤمنان، مهندسی فرهنگی مسئولان و همراهی و مطالبه مردم انقلابی حاصل شد و یک شکست تمدنی برای دنیای غربی که شعار برهنگی سرمیداد رقم خورد؛ اما در حفظ این توفیق بهمرور زمان، کمکاری کردیم و رفتهرفته یکی از مزیتهایی که نشانهای از قدرت تمدنی و فرهنگی انقلاب اسلامی بود دچار آسیب شد.
در این مسیر، تهاجم فرهنگی دشمنان خارجی و اذناب داخلی، رفتار جاهلانه و افراطی جماعتی دور از اسلام ناب محمدی، ضعف دستگاههای پرتعداد فرهنگی و تربیتی و البته هوای غالب، جامعهای مغلوب در زمینه حجاب بهجاگذاشت.
اینکه ما گشت ارشاد را لازم الارشاد میدانیم از این باب است که گویی تلاش دارد یکتنه جور همه کمکاریهای دستگاههای متولی حجاب را بکشد و ازقضا خوشسلیقه هم این تلاش را بهمنصهظهور نمیگذارد. در یک جورچین ۱۰۰ تکهای اگر یک تکه فقط سر جایش باشد، آن هم نه درست و بهقاعده، تصویر ساختهشده بیمعنی و مضحک بهنظر میآید.
اوضاع حجاب را نه در پیمایشهای غیرعلمی، غیرواقعی و سفارشی بلکه در سطح خیابان و بازارها باید دید؛ نتیجه، چیزی بیشتر از فاجعه است؛ اما با اصرار به اموری که مرحله آخر مدیریت فرهنگی بهشمار میآیند و البته به بدترین شکل ممکن، اجرا میشوند، تنها نقض غرض میکنیم و با تلاش بیشتر، صرفا از مقصود، دورتر میشویم.
تصمیمها و کلامها گاه قبل از شکست و بعد از شکست، متفاوت است و این نه از روی بیثباتی بلکه از روی تدبیر است. قبل از گناه، یک روایت میگوید که مرتکب گناه، نوری را از دست میدهد که هیچگاه به او برنمیگردد و بعد از گناه، آیهای میگوید که خداوند، گناهِ توبهکار را نمیبخشد بلکه به حسنه تبدیل میکند. باید به امور فرهنگی، فرهنگی نگاه کنیم و توقع نکنیم که در زمان کوتاه میشود این درد مزمن را علاج کرد.