محمد ۳۴ ساله، جوانترین عضو خانواده حاجری در حال آبیاری زمین کشاورزی بود و از نزدیکترین همسایگان است، وقتی متوجه آتشسوزی در خانه همسایه میشود بهسرعت خودش را برای نجات جان پیرمرد و پیرزن به آنجا میرساند و با آتش درگیر میشود.
اما متاسفانه زبانههای آتش به سیمهای برق سرایت کرده و محمد که در تلاش برای خاموش کردن و نجات انسانهای گرفتار در آن و زندگی مختصر آنهاست پس از نجات محاصره شدگان در آتش، در میان آتش و جریان بی رحم برق گرفتار و جان عزیزش را برای نجات همنوعان در یک فداکاری کم مانند، فدا میکند.
محمد صادق حاجری برادر محمد حاجری اظهار داشت: شب گذشته حدود ساعت یک بامداد برادرم در حین آبیاری زمین کشاورزی بوده که متوجه آتشسوزی انبار زیر زمین یکی از ساختمانهای روستا که متعلق به یک پیرمرد و پیرزن است میشود.
وی افزود: محمد بلافاصله با مشاهده آتش خودش را به محل میرساند و اقدام به خاموش کردن آتش میکند در این حین مردم روستا و بنده نیز به محل رفتیم که محمد به من گفت کنار بروم که آسیب نبینم.
برادر محمد آقا حاجری عنوان کرد: محمد تا رسیدن نیروهای آتشنشانی با سطل آب شروع به خاموش کردن آتش میکند که آتش به پیرزن و پیرمرد ساکن منزل آسیب نرسد که در حین تلاش برای خاموش کردن زمین میخورد و چون سیمهای برق این منزل دچار سوختگی شدند محمد دچار برق گرفتگی شد.
وی بیان کرد: بنده خودم نیز در محل حضور داشتم وقتی پیکر بی جان محمد روی زمین افتاد و دچار برق گرفتگی شد بلافاصله برادرم را بلند کردیم به بیمارستان برسانیم که بعد از چند دقیقه در مسیر، اورژانس نیز که در حال اعزام به محل حادثه بود پیکر محمد را تحویل گرفت و متاسفانه اعلام کردند برادرم جان خود را از دست داده است.
این حادثه اگر چه در میان دشواریهای این روزها، کام عده زیادی از خانوادهها را تلخ کرده و مصیبت از دست دادن جوان برومندی از یک ایل وت بار است، اما در نگاهی دیگر ما را به زندگی در این مرزو بوم امیدوارتر میکند تا زمانی که جوانانی مانند محمد حاجری در دل شهر و روستاهای ما هستند مگر میشود آسیبی به مردممان برسد؟ مگر میتوانیم نسبت به همسایه و همنوع بیتفاوت باشیم؟ حتی آتش بیرحم و سوزاننده هم نمیتواند مانع کمک و امداد و دستگیری و یاری باشد.
این اتفاق تلخ گونهای دیگر از اتفاق تلخی است که برای نوجوان برومند لر، علی لندی رخ داد.