حال پس از این مقدمه اجازه دهید به پرسش اصلی خود که در باب «شطرنج قدرت پوتین» است، بپردازیم. این پرسشی است که بسیاری از تحلیلگران را مشغول خود کرده است و از خود میپرسند چرا پوتین به اوکراین حمله کرد؟ دلایل بیشماری میتوان برای این حرکت پوتین برشمرد و مهمترین دلایلی که تاکنون برشمرده شده است مربوط به «پیشروی ناتو» در مرزهای روسیه و «تحقیر روسیه» توسط غرب بوده است و حرکت پوتین و عکسالعمل آمریکا و اروپا را در چنین چهارچوبهایی تفسیر و صورتبندی میکنند.
اما بهنظرم این سنخ از تفاسیر نمیتواند چنین حرکت سترگی را تبیین کند. اگر صفحه سیاست جهانی را به مثابه «صفحه شطرنج» درنظر بگیریم، آنگاه حرکت پوتین را نمیتوان براساس تغییر مهرههای موجود در صفحه شطرنج تبیین کرد، بلکه حرکت او در اشغال اوکراین به مثابه برهمزدن صفحه و مهرههای بازی شطرنج بود و این در عالم سیاست یک معنا بیشتر ندارد و آن این است که در میانه بازی شطرنج حریف از قوانین جودو استفاده کرده است تا نشان دهد که او در «زمین بازی» دیگری میخواهد بازی کند.
اگر این مفروض درست باشد که پوتین و مشاورانش علاقهای به بازی شطرنج ندارند و در میانه بازی شطرنج به سراغ بازی جودو رفتهاند آنگاه پرسش اینجاست که این تغییر بنیادین زمین بازی چه دلیل یا دلایلی دارد؟ تحقیر روسیه و پیشروی ناتو بهعنوان دو مولفه اصلی در تبیین بازی بین روسیه و ناتو تا زمانی قابل قبول بود که کرملین طبق قواعد شطرنج مهرهها را میچید، ولی پوتین با اشغال اوکراین، کامل قواعد بازی را بههم زد و «زمین نوینی» برای «بازی جدید» خود که شباهتی به شطرنج ندارد بلکه به جودو و بوکس بیشتر شباهت دارد، آغاز کرده و پرسش این است که هدف این جودو یا بوکس در «زمین اوکراین» چیست؟