او در بخش دیگری از حرفهایش گفت: «از همسرم تشکر میکنم که با انجام این کار موافقت کرد. حقیقتا بعد از اینکه به آقای صمدیان گفتم که برای این کار حاضرم، به همسرم گفتم اگر موافق نیستی، بگو؛ چون مطمئنا این کار طولانی خواهد بود.»
حمید باباوند در این مراسم اظهار کرد: «این فیلم گذشته از نقش صیف الله صمدیان که به شکل واقعی در موقعیت تهیهکننده ایستاده است و آقای صیاد که محور اتفاقات است، سه رکن دارد. مریم ملک که توانسته اینطور به خصوصیترین لحظات محمد صیاد نفوذ کند، سهند صمدیان که با انتخابهای دقیقش روایت فیلم را ساخته و تصاویر را بازآفرینی کرده، محمدرضا دلپاک که با افزودن جزییات بینظیر در صداگذاری فیلم؛ محصولی را ساختهاند که بیش از آن که به شکل یک مستند پرتره معمولی دیده شود؛ یک فیلم هنری است که میشود بارها به تماشای آن نشست.»
با دعوت باباوند صمدیان دوباره به روی صحنه آمد و در جواب این پرسش که چرا از عنوان تهیه کننده استفاده نمیکنید، گفت: «الان که تأکید کردی، با خودم مرور کردم که آیا واقعا من نقشی داشتهام یا نه و دیدم درست است که در دنیا معنای واقعی تهیه کننده همین نقش قرار دادن افراد در جایگاه و موقیت مناسب خودشان است؛ اما ناخودآگاه همه تهیه کننده را در جایگاه سرمایهگذار میبینند. شاید دو سوم فضای فعالیت دفتر تصویر طی یک سال در اختیار این پروژه بود.»
سیروس علینژاد، روزنامه نگار پیشکسوت نیز اظهار کرد: «بعد از دیدن این فیلم دلم میخواهد دوباره به سراغ عکسهای صیاد بروم و آنها را مجددا نگاه کنم.»