«کارآفرینی یعنی خلق یک کسبوکار جدید به شیوه نوآورانه یا بهبود خلاقانه کسبوکارهای موجود بهمنظور تولید ثروت، تولید شغل و رونق اقتصادی جامعه».
به گزارش افرنگ خبر /حال اینکه چه کسی میتواند خالق یک کسبوکار باشد، در چه جوامع و محیطهایی میتوان کسبوکار ایجاد کرد، چرا باید کسبوکار راه انداخت و چگونه میتوان یک کسبوکار را به نحو احسن اداره کرد، به ترتیب جزو مباحث رشتههای روانشناسی، جامعهشناسی، اقتصاد و مدیریت است. به همین دلیل گفته میشود کارآفرینی یک مقوله میانرشتهای یا چندرشتهای است و هر کدام از رشتههای یادشده سهم منحصربهفردی در آموزش و درک کارآفرینی دارند. از سوی دیگر، نخست باید بین دو مفهوم «رشد اقتصادی» و «توسعه اقتصادی» تمایز قائل شد.
رشد اقتصادی، مفهومی کمی است در حالیکه توسعه اقتصادی، مفهومی کیفی دارد. رشد اقتصادی به تعبیر ساده عبارت است از افزایش تولید (یک کشور) در یک سال معین در مقایسه با مقدار آن در سال پایه در سطح کلان. افزایش تولید ناخالص ملی (GNP) یا تولید ناخالص داخلی (GDP) در سال موردنیاز به نسبت مقدار آن در یک سال پایه، رشد اقتصادی بهشمار میرود که باید برای دستیابی به عدد رشد واقعی، تغییر قیمتها (بهدلیل تورم) و استهلاک تجهیزات و کالاهای سرمایهای را نیز از آن کسر کرد.
منابع گوناگون رشد اقتصادی عبارتند از افزایش بکارگیری نهادهها، از جمله نیروی انسانی، افزایش کارآیی اقتصاد (افزایش بهرهوری عوامل تولید) و بکارگیری ظرفیتهای احتمالی خالی در اقتصاد.
توسعه اقتصادی عبارت است از رشد همراه با افزایش ظرفیتهای تولید اعم از ظرفیتهای فیزیکی، انسانی و اجتماعی. در توسعه اقتصادی، علاوهبر رشد کمی، نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد، نگرشها تغییر خواهد کرد، توان بهرهبرداری از منابع موجود بهطور مستمر و پویا افزایش یافته و هر روز نوآوریهای جدیدی به وجود خواهد آمد؛ بهعلاوه میتوان گفت ترکیب تولید و سهم نسبی نهادهها نیز در فرآیند تولید تغییر میکند. توسعه امری فراگیر در جامعه است و نمیتواند فقط در یک بخش از آن رخ دهد. توسعه، حد و مرز و سقف مشخصی ندارد، بلکه بهدلیل وابستگی آن به انسان، پدیدهای کیفی است (برخلاف رشد اقتصادی که کاملا کمی است.) که هیچ محدودیتی ندارد.
کارآفرینی و اشتغال
از آنجایی که فرآیند کارآفرینی بیشتر در شرکتهای خیلی کوچک، کوچک و متوسط رخ میدهد، به همین دلیل عامل کلیدی در اقتصاد کشورهای توسعهیافته و حوزه شغلهای جدید است. براساس پژوهشهای موجود گفته میشود این کسبوکارها نهتنها در اقتصادهای توسعهیافته، بلکه در اقتصادهای در حال توسعه و نوظهور نیز نقش تعیینکنندهای دارند. پژوهشی از سوی بانک جهانی نشان میدهد در بازارهای نوظهور، بین ۳۶۵ تا ۴۴۵ میلیون کسبوکار میکرو، کوچک و متوسط (MSMEs) وجود دارد. ۳۰ تا ۲۵ میلیون از آنها کوچک و متوسط (SMEs) هستند، ۵۵ تا ۷۰ میلیون هم کسبوکارهای میکرو هستند.
جالب آنکه این اعداد و ارقام فقط براساس آمار رسمی کسبوکارهاست. در اقتصادهای نوظهور جهان حدود ۲۸۵ تا ۳۴۵ میلیون کسبوکار غیررسمی هم وجود دارد. بانک جهانی مینویسد: «کسبوکارهای کوچک و متوسط نقش عمدهای در بیشتر اقتصادها ایفا میکنند، بهویژه در کشورهای در حال توسعه. انواع رسمی این کسبوکارها، حدود ۶۰ درصد از کل میزان استخدامها را به خود اختصاص میدهند که برابر با ۴۰ درصد از کل درآمد ملی در بازارهای نوظهور است.
اگر کسبوکارهای غیررسمی هم به این عددها اضافه شوند، تعدادشان بسیار بالاتر خواهد رفت.» براساس برآورد بانک جهانی تا ۱۵ سال آینده در جهان به ۶۰۰ میلیون شغل نیاز است که بیشتر آنها نیز در آسیا و جنوب صحرای افریقا خواهد بود. به همین دلیل، توجه به SMEها برای اینکه به این نیاز شغلی پاسخ دهند، ضروری است. براساس گزارش موسسه تحقیقاتی دادهپردازی استاتیستا، در سال ۲۰۱۷ در کل اتحادیه اروپا ۲۴ میلیون و ۵۳۰ هزار کسبوکار کوچک و متوسط وجود داشتهاند.
راهکارهای پیشنهادی
براساس دادهها و شواهد موجود، نخستین عارضه جدی در حوزه کارآفرینی، نهادینه نشدن آن در فرهنگ عمومی جامعه است که رسانههای جمعی و مدیران عمومی نهادها میتوانند با اطلاعرسانی، آموزش و فرهنگسازی کمکهای قابلملاحظهای در این زمینه ارائه کنند.
راهکارهای کاربردی
همکاری بیشتر نهادهای اجرایی مرتبط در تسریع و تسهیل راهاندازی کسبوکارهای جدید
ایجاد معافیتهای مالیاتی و سایر عوارض دولتی برای کارآفرینان، بهویژه در سالهای اولیه فعالیت
برنامهریزی کاربردی و هدفمند در سیستمهای آموزشی دانشگاهها و مدارس
کمرنگ کردن آرزوی فرزندان برای داشتن یک شغل بیدردسر ترجیحا دولتی و استخدامی
هدایت جامعه اطلاعاتی، مراکز آموزشی و رسانههای اجتماعی به سمت رقابت در تحصیل و آگاهی از جهان فناوری.
ارسال نظرات