شعار جهانی تربیت جنسی کودک: «نترسید، کودک باید بداند.» تربیت جنسی کودک از آن جهت امر نوینی در تربیت کودک محسوب میشود که مورد مناقشه بسیاری از کارشناسان حوزه علوم رفتاری و جنسی قرار گرفته است.
به گزارش افرنگ خبر / نظرات مختلف درخصوص زمان، نحوه و نیز فرد یا افراد مسئول آموزش جنسی، وجود دارد. اما دو چیز مورد اتفاقنظر است: اولا هدف، تربیت جنسی کودک است، نه آموزش جنسی؛ یعنی آموزش جنسی دادهها و اطلاعات حوزه مسائل جنسی مطرح است، اما در تربیت جنسی این آموزشها باید در فرد نهادینه شده و باعث رشد متناسب و تکامل رفتارهای جنسی شود. دوم روانشناسی جامعهنگر مطرح است؛ یعنی این نوع تربیت باید با نگاه به باورهای عرفی، فرهنگی و دینی منطقه متناسب باشد و درواقع بومی شود.
بسیاری از متخصصان، اول والدین، سپس مدرسه و درنهایت کتاب را مسئول تربیت جنسی کودک میدانند؛ درحالیکه در کشور ما دو مسئله وجود دارد: اولا تحقیقات میدانی چندانی وجود ندارد و براساس پژوهشهای انجامشده بیشتر افراد کشور ازطریق دوستان یا اینترنت به اطلاعات جنسی دست پیدا میکنند و اکثرا این اطلاعات با بلوغ شناختی آنها متناسب نیست و باعث سردرگمی، افسردگی و گاهی بلوغ زودرس جنسی میشود و بعد اینکه متاسفانه بسیاری از والدین نهتنها درخصوص تربیت عمومی کودک اطلاعات و مهارت علمی ندارند، بلکه درزمینه تربیت جنسی کودک وضعیت و اطلاعات نادرستی دارند و تربیت جنسی کودک که یکی از اساسیترین نوع تربیت برای شکلگیری شخصیت است، مغفول مانده است.
کودک از بدو تولد تمایلات جنسی دارد مانند مکیدن پستان مادر؛ یعنی حتی زمانیکه والدین و اطرافیان متوجه نیستند، بهطورمستقیم و غیرمستقیم درحال تاثیرگذاری و جهتدهی هویت جنسی کودک هستند. هویت جنسی مصداق جملات من پسرم / من دخترم است و سه مرحله دارد:
مرحله برچسب یا اولیه: تا دوسالگی با توجه به خصوصیات ظاهری و جسمانی به خود و دیگران برچسب دختر و پسر میزند (یک فرد، مرد است؛ چون ریش و سبیل دارد/ یک فرد زن است چون موهای بلند دارد و دامن پوشیده است حالا اگر این زن موهای کوتاه و شلوار مردانه بپوشد، ممکن است کودک او را مرد تصور کند.) مرحله ثبات جنسی: در سه تا چهارسالگی کودک میداند جنسیت درطول زمان ثابت است (دختر در آینده مادر میشود ) ولی هنوز درک ثبات جنسیت در موقعیتهای مختلف را ندارد (مثلا فکر میکند مردی که موهای بلند دارد و درحال اشپزی است، جنسیتش عوض شده.) مرحله تداوم جنسیتی: از 5سالگی میداند جنسیت درطول زمان و موقعیتهای مختلف ثابت است. طلاییترین زمان شکلگیری هویت جنسی، در فاصله سه تا ششسالگی است و کودک باید با والد همجنس خود همانندسازی کند و نسبت به والد غیرهمجنس محبت نامشروط داشته باشد؛ یعنی نه بهخاطر دریافت پاداش یا ترس از تنبیه و درصورتیکه این اصل رعایت نشود، آسیبهای زیادی در بزرگسالی همراه آن خواهد بود مثلا پسری که با مادر همانندسازی کرده باشد، میتواند باعث گرایش پسر به مادر و تقویت خصوصیات زنانه در وی و احتمالا ناراضیبودن از جنسیت خود و نیز ایجاد رگههای اختلال هویت جنسی یا همجنسگرایی شود؛ همچنین این پسر تمایل دارد همسری شبیه به مادرش داشته باشد و درضمن حامی همسرش نیست و او را به پای مادر فدا میکند، احساس تملکگرایی زیاد دارد و رابطه خوب با پدرش برقرار نمیکند و برعکس اگر دختر با پدر همانندسازی کرده باشد، میتواند باعث گرایش دختر به پدر و تقویت خصوصیات مردانه، علاقه به بازیهای و اجتماعات مردانه، تمایل به ورزشهای خشن، رابطه نهچندان خوب با مادر و احتمال عدم رضایت از جنسیت و ایجاد رگههای اختلال هویت جنسی شود.
شکلگیری هویت جنسی سالم:
برای اینکه هویت جنسی سالم شکل بگیرد، قوانین زیادی وجود دارد که به بعضی از آنها اشاره میشود:
1- وقتگذاشتن پدر برای پسر و زمانگذاشتن مادر برای دختر، بهویژه در سه تا 6 سالگی
2-عدم تبعیض بین دختر و پسر و تخریبنکردن جنسیت (مثلا نگوییم پسرها قوی هستند و دخترها ضعیف؛ چون دراینصورت نقش زنانه برای دختر خوشایند نخواهد بود)
3- تهیه اسباببازیها، بازیها، لباسها و آرایش مو متناسب با جنسیت فرد
4- توصیفکردن زنانه و مردانه (مثلا چه دختر نازی، دخترم یه پا خانم شده یا بعد از بابا، پسرم مرد خانه است)
5- استفاده از اسم مناسب و کامل برای کودک (نه اسامی که مبهم هستند و جنسیت را بهطور واضح نشان نمیدهند یا مشترک بین دو جنس هستند؛ مثلا اسامی شروین، آرین و اشرف کاربرد زنانه و مردانه دارد// یا خلاصهکردن اسم کامل بهطوری که فرد شناخت از نام واقعی خود ندارد مثلا مجتبی را مجی صداکردن)
6- نامیدن اسامی علمی دستگاه تناسلی و نه اسامی اختراعی و انتزاعی (آلت، بیضه، پستان، مهبل)
7- بوسیدن بچه ترجیحا از سر یا پیشانی و ترجیحا باید بعد از 6سالگی فرزند توسط جنس مخالف بوسیده نشود و دستدادن با هم آموزش داده شود
8- بین 3 تا 6 سالگی پدر باید پسر و مادر باید دختر را حمام ببرد و بعد 6 سالگی، کودک در شستوشوی مستقل عمل کند، البته با و کمک والدین
9- آموزش خصوصیبودن اعضای تناسلی و محرمانهبودن آن
مراحل رشد جنسی کودک:
مقالات و کتابهای مختلف مراحل رشد جنسی کودک را بهصورتهای مختلف ارائه دادهاند، اما بهصورت مشترکات کلی شامل موارد زیر است:
الف) از هنگام تولد تا 3 سالگی
● نسبت به اعضای مختلف بدن خود کنجکاو و حساس میشود و درصدد شناسایی و کشف آنها برمیآید .
● از لمسکردن دستگاه تناسلی خود لذت میبرد.
● بهراحتی و بدون ترس و خجالت درباره اندام و اعضای بدن خود صحبت میکند .
● قادر به صحبت با دیگران و درک گفتههای آنان است. میتوان نام اعضای بدنش را به او یاد داد .
ب) کودکان 5-4 ساله
● احساس کنجکاوی درباره تمام مسائلی که به جنسیت مربوط میشود؛ مثلا دختر و پسر چه تفاوتی با هم دارند؟ … چرا مردان حامله نمیشوند؟ کودک چگونه به دنیا میآید ؟ و …
● ارضای حس کنجکاوی درباره اندامهای تناسلی کودکان دیگر برای مقایسه با خود ازطریق بازیهایی مثل دکتر بازی.
● شکلگیری هویت جنسی و توانایی تشخیص دادن دختر یا پسر بودن خود .
● فهم و درک رفتارها و نقشهای زنانه و مردانه و تفاوتگذاشتن بین نقشهای مادر و پدر در خانه (زن و مرد بودن).
● آگاهی کامل نسبت به اندامها و اعضای بدن خود .
پ) کودکان 9-6 ساله
● اغلب کودکان 9-6 ساله مایل به دوستشدن و بازیکردن با کودکان همجنس خود هستند (بهخاطر ورود در این سن به دوره نهفتگی جنسی قبل بلوغ.» این گروه کاملا به نقشهای جنسیتیشان حساس و هوشیارند .
● تشخیص خصوصی و محرمانهبودن مسائل مربوط به جنسیت
● توجه به صحبتهای دوستان، اعضای خانواده، رسانهها و … درباره مسائل جنسی .
● درک کامل نقشها و تصورات قالبی خانوادهها درباره مسائل جنسیتی؛ برای مثال، این کار پسرانه است و آن کار، دخترانه .
ت)کودکان14-10 ساله
● داشتن احساسی آگاهانه نسبت به جنسیت خود و شیوههای ابراز وجود متناسب با آن.
● تشخیص احساسات سالم مربوط به تغییرات حالات عاطفی – رفتاری جنس خود .
● نگرانی و اضطراب درمورد بلوغ و آنچه رخ خواهد داد
● احساس خجالت و شرمساری از پرسیدن سوالات جنسی خود .
● آگاهی از اهمیت و ارزش خصوصی بودن اعضای بدن خود.
کودکان پرسشگر
کودکان همهچیز برایشان عجیب و قابلپرسش است و کنجکاو هستند و هرازگاهی هدف از سوال، ارضای کنجکاوی نیست و تنها بهخاطر عادت به سوالکردن، جلبتوجه یا وقتگذراندن است، اما مهم است بدانید آن چیزی که مهم است برای کودکان تفاوتی بین سوال جنسی و غیرجنسی نیست و برای آنها بینی و آلتتناسلی فقط یک عضو قابل سوال است و افراد نباید با نگاه بزرگسالی سوالات کودک را تجزیهوتحلیل کند؛ چون برای کودک فقط یک سوال است و برای والدین ممکن است تابو یا تقید فرهنگی و دینی باشد. درواقع پاسخ به سوالات جنسی مانند سوالات غیرجنسی بسیار مهم است و حتی اهمیتش بالاتر است؛ چون بسیاری از والدین سوالات غیرجنسی را تا حد زیادی درست پاسخ میدهند، اما در مواجهه با سوالات جنسی کودک، گاهی دچار احساس شرم و ناراحتی و گیجی میشوند و به دلیل عدمآگاهی در این زمینه و نگرانی از گمراهی فرزند، این سوالات را بیپاسخ میگذارند و یا خیلی مبهم به آن جواب میدهند.
واکنشهای نادرست والدین به سوالات جنسی کودکان:
1- ندادن اطلاعات (توهین و تحقیر و تمسخر:
فضولی نکن، بچه رو چه به این حرفها// تهدید و تنبیه: باز از این حرفها بزنی، به بابا میگم// سرخ و ناراحتشدن: زدن روی دست خود و گفتن: «این چه سوالیه» // بیتفاوتی و گریز: از پدرت بپرس// چهره کریه و گناهآلود ساختن از مسائل جنسی: عیبه! زشته! این چه سوالی بدیه) که درنهایت همه اینها باعث احساس شرم و گناه و ایجاد اختلالات فراوان جنسی در بزرگسالی میشود.
2- دادن اطلاعات غلط:
وقتی کودک میپرسد: «من چطور دنیا اومدم؟» میگویند: «از کوچه پیدات کردیم! از آسمون افتادی! آقاکلاغه تو رو آورد!) در این زمان وقتی کودک رشد کرده و پاسخ صحیح را پیدا میکند و متوجه میشود والدین به او دروغ گفتهاند، دیگر به والدین خود اعتماد نمیکند و میکوشد از منابع دیگری کسب اطلاعات کند و حتی این بیاعتمادی ممکن است تا اخر عمر همراه او باشد
3- دادن اطلاعات زیاد
توضیح زیاد درمورد زایمان و اینگونه مسائل، باعث سردرگمی و گاهی بلوغ زودرس جنسی کودک میشود و درواقع اصلا لازم نیست گفته شود.
*پاسخ صحیح به سوالات جنسی کودکان:
درحقیقت لازم است سوالات جنسی کودکان متناسب با سن و رشد شناختی آنها و نیز بهصورت مرحله به مرحله با بیانی ساده و قابلدرک، بدون ابهام یا احساس شرم و گناه قابل فهم، پاسخ داده شود و بهترین سن برای پاسخ به این پرسشها، زمانی است که کودک شروع به سوال جنسی میکند؛ البته گاهی ذکر میشود اگر کودک بعد از 5 یا 6سالگی از این سوالات نپرسید، باید بهصورت غیرمستقیم علت را جویا شویم. درواقع بیشترین سوالات جنسی کودکان حول دو محور چگونگی خلق بچه و چگونگی دنیاآمدن آنها شکر میگیرد. موقع سوالکردن بچه، والد باید ضمن بازخورد مثبت دراینخصوص، درابتدا ریشه سوال را متوجه شود و قبل از جوابدادن بگوید: «سوال خوبی پرسیدی عزیزم (بازخورد مثبت برای ایجاد حس امنیت در کودک) و بعد بگوییم چی شد این سوال به ذهنت رسید؟ چی میخوای بدونی؟ (چون ممکن است کودک معلم یا همسایه حامله را دیده باشد و یا فیلم دیده و یا از دوستانش در این مورد چیزی شنیده است.)
سوال: بچه از کجا دنیا می اید؟
پاسخ به کودکان 2 تا 6 سال: بهتر است تخم جانور یا هسته میوه را مثال بزنیم (دیدی مرغ یا پرنده روی تخم میشینه و تبدیل به جوجه میشه. مادر هم تخم رو در توی شکمش نگه میداره تا تبدیل به جوجه یا همان بچه بشه.
پاسخ به کودک 7 تا 8 ساله: بگوییم: مادر در داخل شکمش کیسهای به اسم رحم داره که تخم توی اون تبدیل به بچه میشه.
سوال: این تخم کجا بود؟ چطور وارد شکم شد؟
در پاسخ همان هسته میوه را میتوانیم مثال بزنیم و بگوییم: خدا این تخم رو از اول داخل شکم موجودات گذاشته تا تبدیل به بچه بشه.
سوال: این کیسه رحم یا تخم را میشه ببینیم؟
در پاسخ میتوانید بگویید: «بعضی اعضای بدن رو نمیشه دید، مثل قلب که فقط میشه صداش رو شنید، رحم و تخم هم قابل دیدن نیستن.»
سوال: بچه از کجای شکم بیرون میآید؟
در جواب این سوال باید بگوییم در حالت سزارین، کمی پایینتر از ناف و بعد آنجا را بدون دیدهشدن دستگاه تناسلی نشان بدهیم.)
سوال: چرا پدر بچه دنیا نمیآورد؟
در اینجا باید بگوییم: «چون پدر، رحم نداره …»
سوال: چرا رحم ندارد؟
در این مورد هم باید بگوییم: «چون مامان و بابا با هم فرق دارن و میبینی که باباها ریش و سبیل داره، اما مامانها چیزهای دیگهای دارن که باباها ندارن.»
بنابراین تربیت جنسی علمی باید متناسب با سن و رشد شناختی باشد و بهصورت پلکانی اتفاق بیفتد تا موجب بلوغ زودرس یا انحراف جنسی نشود. درواقع اکثرا مشکلات بشری از جهل است. آموزش ناشیانه و زودهنگام نامتناسب با سن ممکن است فرد را دچار بلوغ زودرس جنسی و نامتناسب با فیزیک، فیزیولوژی و رشد ذهنی کند و باعث سردرگمی و بحران هویت شود؛ همچنین آموزش دیرهنگام این مسائل نیز باعث بلوغ جنسی دیررس و آسیب به رشد روانی جنسی سالم در مراحل مختلف زندگی میشود.
کلید واژه
ارسال نظرات