به گزارش افرنگ خبر /
تهدید و هشدار و افشاگری مبهم، محصول مهدی هاشمینسب بعد از اولین پیروزی فصل استقلال در لیگ برتر بود.
کارلوس کیروش یک بار در دوران حضور روی نیمکت تیم ملی ایران و در پاسخ به اعتراضات شدید و مستمر یکی از دستیاران سابقش، به نقل قول یک ضربالمثل و پرتغالی بسنده کرده و گفت: "ما در بشقابی که در آن غذا خوردیم، آب دهان پرتاب نمیکنیم."
اما حالا مهدی هاشمینسب در سلسله مصاحبههایی طولانی و پر از عبارات تند و آتشین، به شدت به کادر فنی باشگاه سابق خود ساخته و هواداران استقلال را به ملغمهای از تهدید و عصبانیت و هشدار و ... تنها بعد از کسب اولین پیروزی فصل، مهمان کرده است.
ابتدای این به قول مهدی هاشمینسب، درد و دل یا گلهگذاری یا هر اسمی، نقدی به رفیق به قول خودش قدیمی به نام خداداد عزیزی وارد کرده و با افشای احتمالا ادبیات توام با شوخی او میگوید که انگار مربیگری برای غزال تیزپای سابق و البته پای ثابت برنامههای هر پلتفرمی، چیزی شبیه به شوخی و تنها راهی برای درآمدزایی بوده؛ افشای مکالمات روزمره بین همه فوتبالیها که قطعا دور از اخلاق و همان مرام و معرفتی است که مهدی هاشمینسب 30 سال است انگار بیش از همه مدعی رعایتش شده، اما در عمل شاید رفتار او متفاوت.
اما مضحکه کردن خداداد انگار اولویت او نیست و خیلی زود نوبت جواد نکونام فرا می رسد. انگار کاپیتان سابق تیم ملی ایران از همان ابتدای دوران مربیگری و حضور در خونه به خونه و فولاد و هر تیمی، دغدغهای جز همکاری با مهدی هاشمینسب نداشته و بهزعم دستیار سابقش، هر جا بوده فقط خواهان حضور او در کادر فنی تیمش بوده است.
حتی اگر این ادعا حقیقت هم داشته باشد، عنوان کردن آن در روزهای کدورت میان این دو رفیق قدیمی، متناسب با این همه ادعای اخلاقی نبوده و مهدی هاشمینسب که همین اخیرا مدارک مربیگری خود را تکمیل کرده، قطعا از نظر فنی در جایگاهی نیست که نبودش، کادر فنی نکونام را به طور کامل منفعل و ناقص کرده و تمام و کمال مانع موفقیتش شود. گرچه حتما حضور مهدی هاشمینسب در کادر نکونام برای سرمربی فعلی استقلال منفعت هم داشته، اما این شکل عنوان کردنش و در ادامه این همه ادعای رفاقت و معرفت و ضربه خوردن از دل ساده، کمی متناقض به نظر میرسد.
مهدی هاشمینسب قویا معتقد است هر جا نامش می آید، او را بامعرفت خطاب میکنند؛ چه ادعای بزرگی- هواداران پرسپولیس که به شدت از او دلخور بوده و معتقدند حتی اگر مشکلی با علی پروین و مدیریت و سر مسائل مالی بوده، میشد حداقل بعد از فوتبال اینقدر درگیری از سمت هاشمینسب ادامه پیدا نمیکرد و کمی هم معرفت و دلداری بابت آن همه سال تشویق و تبدیل شدن به این آدم امروزی. جواد نکونام و احتمالا حداقل بخشی از هواداران استقلال نیز بابت این حجم از حاشیه و تندی آنهم ابتدای این فصل دشوار، احتمالا از مهدی هاشمینسب دلخور باشند، پس به ابتدای این پاراگراف که رجوع کنیم، احتمالا در مورد درک مفهوم عبارت "همه افراد"، با هاشمینسب اختلاف نظر داریم.
در جای دیگر از این مرثیه طولانی، مهدی هاشمینسب مدعی شده به خاطر فوتبال و استقلال ازدواج نکرده و زندگیاش مختل شده و ... بسیاری از مشاغل بزرگ در فوتبال و عرصههای دیگر، چه در ایران چه باقی کشورها، با چالشهایی از این دست مواجه هستند. چه بازیگرانی که فرصت چندانی برای تشکیل خانواده ندارند و چه سیاستمدارانی که سال به سال رنگ خانه و دوست نمیبینند. سوی دیگر این معادله نیز کسب ثروت و شهرت و مقبولیت اجتماعی و رانت ... کسی که بازیکن و هنرمند و سیاستمدار را مجبور نکرده و این ادبیات توام با طلبکاری، اگر مهدی هاشمینسب را عصبانی نمیکند، غیرقابل باور و فرسنگها فاصله از منطق.
اما در ادامه، هاشمینسب روایتی یک طرفه از ماجرای عدم حضورش روی نیمکت استقلال در این فصل تعریف کرده و اختلافاتش با نکونام و کادر مدیریتی استقلال را علنی میکند. تردیدی وجود ندارد که اگر مهدی هاشمینسب واقعا قصد حضور در استقلال را به علت فشار عصبی و مشکلات و ... (طبق ادعای خودش) نداشت، همان خرمشهر میماند و گوشیاش را دو هفته خاموش میکرد، کسی که نمیتوانست او را مجبور به حضور و مذاکره در باشگاه کند. پس احتمالا میل و وسوسه حضور در متن و بورس و باز هم ادامه روند فصل قبل و ... (حق طبیعی او و بقیه)، باعث شده هر تماسی بابت مذاکره، حتی طی مسیر 16 ساعتی را نیز برای مهدی هاشمینسب تسهیل کند.
عباراتی چون "از آنها اصرار و از من انکار"، یا "من را دشمن خودت نکن"، را خود مهدی هاشمینسب و ما و نکونام بهتر از همه میدانیم که اینقدر هم به واقعیت نزدیک نیست. قطعا جایگاه حقوقی سرمربی و مدیر استقلال حتی برای خرید ستاره بزرگی از لالیگا هم اینقدر حقیر و کوچک نمیشود و باورش آسان نیست که تمام ارکان باشگاه استقلال اینقدر برای حضور مهدی هاشمینسب به عنوان دستیار در کادر، دست به خواهش و تمنا بزنند.
اشاره به تحمل بخشی از حواشی یا انجام مصاحبه برای مراقبت از سرمربی یا بازیکنان، دیگر بخش عجیب مصاحبه طولانی مهدی هاشمینسب بود. موارد و حتی وظایفی سنگینتر، بخشی از شرح کار مهدی هاشمینسب و امثال او به عنوان دستیاران یک سرمربی است و چه عجیب که سرطلایی حتی به این موارد پیش پا افتاده هم اشاره کرده.
البته پرداختن به آن ادعای مبهم در مورد جریمه شدن بابت لبخوانی و این موارد نیز دیگر حقیقتا معنایی ندارد. لابد یکی انتظار دارد بابت شکار شدن فحاشی به رقیب، مورد تعریف و ستایش نیز قرار بگیرد. یکی مثل کریم باقری نیز با آن حجم اعتبار و محبوبیت در بین همه ارکان فوتبال ایران، بیش از یک سال است که از کادر فنی پرسپولیس جدا شده و دریغ از یک مصاحبه و افشای رازهای یحیی و برانکو و بیاحترامی به مجموعه ای که سالها در آن فعالیت کرده.
اما بیتردید عجیبترین بخش مرثیه سرایی 40 دقیقه مهدی هاشمینسب، ادعا در مورد چشم نازک کردن برای رقیب و بازگشت به جمع آنهاست. مرور آذر 94 و واکنش تند هواداران پرسپولیس به حتی حضور مهدی هاشمینسب در تمرینات پیشکسوتان پرسپولیس برای دیدار با میلان و خواسته شدن عذر او تنها بعد از چند جلسه تمرین، خودش به اندازه کافی پاسخی برای این ادعای غیرقابل باور است. فراموش نکنید این پاسخ قاطع، قبل از این همه حواشی سالهای اخیر و درگیری مستقیم با هواداران پرسپولیس بود و امروز نه تنها گوشه چشم، که بالاتر از آن نیز این رابطه بین طرفین را ترمیم نخواهد کرد (حالا حتی اگر در یک استوری، حرفهایی که عین به عین منعکس شده بود را نقض کنی)
افشای رازهای رختکن استقلال زمانی ارزش داشت که اگر با ارزشهای شما متناقض بود، همان موقع به نشانه اعتراض جدا میشدی، نه حالا که دیگر سر این سفره جایی ندارید. جواد نکونام در سال های اخیر علاقهمند به همکاری با مهدی هاشمینسب بوده و حالا که یک فصل و به هر دلیلی این امر میسر نشده، این تهدید به افشاگری و "من را دشمن خودت نکن"، حتما نکونام و امثالهم را بابت اتهامات به این دوستی و همکاری، منصرف و پشیمان خواهد کرد. مهدی هاشمینسب بهزعم خودش از دید همگان بسیار لوطی و بامعرفت و خاکی است، اما قطعا در حال حاضر تقریبا تمام هواداران پرسپولیس و حداقل بخشی از هواداران استقلال، به علاوه امثال جواد نکونام و خداداد عزیزی و علی پروین و ... از این حیث با او هم عقیده نیستند.
بازیکنی که 24 سال قبل از پرسپولیس و در اوج محبوبیت جدا و راهی استقلال شد (به دلایل شخصی و قابل احترام)، حالا در مسیر تخریب دوستی و رفاقت حتی با دوستان صمیمی خود قرار گرفته و این روند میتواند عمر دوران مربیگری او را نیز مانند روزهای حضورش در میدان، با خاطرات آتشین و تندی همراه کند. جواد نکونام در حال حاضر سرمربی محبوب هواداران استقلال است و دشمنی با او بخشی از وجهه و اعتبار او در بین هواداران این تیم را زیر سوال خواهد برد. هاشمینسب خودش خواست (و اصرار داشت) مورد نفرت هواداران پرسپولیس قرار بگیرد و خواسته او نیز در نهایت اجابت شد. طرف مقابل نیز دوشادوش او، روزهای درخشان را فراموش کرده و نفرت پراکنی کردند. حالا نیز انگار مختصات او با نکونام نیز در همین خلاصه شده، یا رفاقت آتشین، یا تهدید و دلخوری.
کلید واژه
ارسال نظرات