امروز : سه شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳ - 10:58

Afrang Khabar

1402/6/29 22:58

رئیس جمهور در هفتاد و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد در جمع نمایندگان کشور‌های عضو : جهان در حال تغییر و گذار به نظم بین‌المللی نوظهور است و این مسیر غیرقابل بازگشت است.

نباید اجازه داد شرق و غرب جدیدی شکل بگیرد

به گزارش افرنگ خبر /حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی در هفتاد و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد اظهار داشت: اجلاس جدید مجمع عمومی در حالی آغاز می‌شود که جهان تحولات بی‌سابقه و تاریخ‌سازی به خود دیده است.

متن کامل سخنرانی رئیس جمهور به شرح زیر است.

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین
فَبَشِّر عِبادِ الذینَ یَستَمِعونَ القول فَیتبعونَ أحسَنَهُ
أولئِکَ الّذینَ هَداهُمُ اللهُ و أولئِکَ هُم أولُو الألباب
(قرآن کریم – سوره زمر – آیه ۱۷ و ۱۸)
آقای رئیس.
انتخاب جنابعالی را به ریاست هفتاد و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد تبریک می‌گویم.
از سال قبل که من از این تریبون با شما سخن گفتم، جهان دستخوش تحولات مهمِ تلخ و شیرینی بوده است.
قریب به هشت دهه پس از تأسیسِ سازمان ملل، اجلاس جدید مجمع عمومی در حالی آغاز می‌شود که جهان، تحولات بی‌سابقه و تاریخ‌سازی را تجربه می‌کند.
در این میان آنچه تضمین کننده آینده‌ای روشن برای جامعه بشری است، توجه به ارزش‌های والایی است که انسان را به سمت کمال و کرامت سوق می‌دهد؛ و چه چیزی بهتر از کلام پروردگار، می‌تواند انسانیت و ارزش‌های تعالی‌بخش انسانی را تعریف کند.
حضار گرامی؛ خانم‌ها و آقایان.
قرآن کلام خداوند و کتابی است که انسان را به عقلانیت، معنویت، عدالت و حق‌باوری دعوت می‌کند. سه رکن اساسی این قرآن، توحید، عدالت و کرامت انسانی است که تامین کننده سعادت بشر است. مگر قرآن چه گفته است که کینه‌های مستکبرین و ارباب قدرت و ثروت را برانگیخته است؟
قرآن می‌گوید‌ای بشر؛ ستم و تفرقه را نپذیر. با این رهنمود می‎توان جهانی از کرامت و عظمت ساخت. قرآن از وحدت بشر می‌گوید و اینکه همه ساکنان زمین، همچون خواهر و برادرند و از یک پدر و مادر؛ قرآن انسان را نماینده خداوند، و زن و مرد را با وجود تفاوت‌های طبیعی، مکمل یکدیگر و مساوی در محضر خداوند می‌داند؛ قرآن از حریم خانواده دفاع می‌کند و کودک را امانت خدا می‌داند.
وفای به عهد و پیمان، راستگویی و امانت‌داری، صداقت در معاملات، خدمت به محرومان و مبارزه با فقر و فحشا و بی‌عدالتی... آری اینهاست محتوای قرآن شریف.
آیا این نخستین بار است که کلمات خداوند را می‌سوزانند و گمان می‌کنند، صدای ملکوت را برای همیشه قطع می‌کنند؟ آیا نمرود و فرعون و قارون و سزار بر ابراهیم و موسی و عیسی پیروز شدند؟
قرآن، توهین به عقاید و باور‌ها را منع کرده، و احترام به ابراهیم و موسی و عیسی را احترام به محمد (ص) می‌داند.
قُلْ آمَنَّا باللَّهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَیْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَى ابْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَالنَّبِیُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (قرآن کریم سوره آل عمران- آیه ۸۴)
این مفاهیم وحدت بخش و تعالیم متعالی انبیا، ابدی‌اند و هرگز نمی‌سوزند. آتش توهین و تحریف، حریف «حقیقت» نخواهد شد.
آقای رئیس.
اسلام‌ستیزی و آپارتاید فرهنگی، در صورت‌های مختلف خود ازجمله سوزاندن کتاب مقدس قرآن تا منع حجاب در مدارس، و ده‌ها تبعیض شرم‌آور دیگر، یادآور اروپای قرون وسطی است و شایسته پیشرفت‌های انسان معاصر نیست.
پشت پرده‌ی این نفرت‌پراکنی‌ها، طراحی بزرگتری وجود دارد و تقلیل آن به مقوله‌ی آزادی‌ِ بیان، گمراه‌کننده است. غرب که اینک با بحران هویتی و کارکردی مواجه شده است، جهان را جنگل و خود را باغی زیبا می‌بیند. برخی جریان‌های شوم، ولی قدرتمند، راه‌حل را در بحران‌سازی و دشمن‌تراشی می‌بینند. این آپارتاید فرهنگی، جامعه مسلمانان و بخصوص مهاجران را هدف گرفته است؛ مهاجرانی که خود قربانیان سیاست‌های استعمار هستند.
ما نیز همچون همه مؤمنان و آزادی‌خواهان بر این باوریم که احترام به ادیان الهی باید جزو دستورکار‌های بین المللی قرار گیرد و سازمان ملل نیز با طراحی سازوکاری، احترام به ادیان الهی را تضمین نماید.

در کنار جنگ علیه اسلام، شاهد جنگ علیه خانواده نیز هستیم. خانواده اصیل ترین، دیرپاترین، بنیادی‌ترین و فطری‌ترین نهاد بشری است که امروز در معرض تهدید قرار گرفته است.
امروز جنایت علیه بشریت، فقط اشغال سرزمین‌ها و کشتار بی گناهان و استعمار ملت‌ها نیست بلکه هجوم به پناهگاه فطری و طبیعی بشر یعنی خانواده نیز جنایت علیه بشریت است. حفاظت از حریم خانواده و ازدواج، که از وصلت یک زن و یک مرد شکل می‌گیرد، یک واقعیت جهانی است که باید به دستور کار مشترک جهانی تبدیل شود. آموزش، توسعه و تعالی انسانی جز در چارچوب ارزش‌های خانوادگی به کمال نمی‌رسد. روایت‌های ساختگی از زوجیت و جنسیت، در حقیقت تلاش برای حذف مفاهیم متعالی نظیر مادر، پدر و خانوادهِ طبیعی است؛ اقداماتی که می‌توان آن را مصادیق جنایت علیه بشریت و موجب انقطاع نسل بشر دانست. مقابله با چنین رویکرد‌هایی وظیفه انسانی ماست. ما امروز نیازمند جنبش جهانی تعهد به خانواده هستیم تا همه اعضای خانواده زندگی گرم در کنار یکدیگر را تجربه کنند.
ما از همه رهبران جهان و رهبران ادیان الهی می‌خواهیم به وظیفه تاریخی خود در حمایت از جایگاه اصیل مفهوم خانواده و مقابله با روایت‌های ساختگی عمل نمایند. ما از سازمان ملل انتظار داریم که احترام به جایگاه والا و اصیل خانواده را در صدر دستورِکار خود قرار دهد.

خانم‌ها و آقایان.
ما در یک دوره سرنوشت‌ساز تاریخی قرار گرفته‌ایم. جهان در حال تغییر و گذار به نظم بین‌المللی نوظهور است و این مسیر غیرقابل بازگشت است.
معادله غرب برای جهان، دیگر جواب نمی‌دهد.
نظم کهنه لیبرال که در خدمت منافع سلطه‌گران و سرمایه‌داران سیری‌ناپذیر بود کنار زده شده؛ و در یک کلام، پروژه آمریکایی کردن جهان شکست خورده است.
ملت ایران افتخار دارد که به مدد انقلاب اسلامی خود، بیشترین روشنگری را در برانداختن نقاب از چهره سلطه‌گران شرق و غرب انجام داده و با همراهی دیگر ملت‌های غرب آسیا، نقش تعیین‌کننده‌ای در ناکامی نظام سلطه داشته است.
اینک که مقاومت و بیداری ملت‌های جهان از همیشه بیشتر شده و قدرت‌های نوظهور سر بر آورده‌اند، امید است که نظمی جدید و عادلانه بر جهان حاکم شود.
آنچه برای نظم بین‌المللی جدید کلیدی است کنار گذاشتن سلطه‌ی جهانی و جایگزینی آن با نظم‌ها و همکاری‌های منطقه‌ای است.
جمهوری اسلامی ایران از حداکثر همگرایی اقتصادی و سیاسی درون و میان‌منطقه‌ای حمایت می‌کند و علاقمند است تا براساس عدالت، با همه جهان، تعامل داشته باشد.
با این حال، اینک که کشور‌های مستقل جهان در مسیر همکاری و همگرایی بیشتر قدم برمی‌دارند، شاهد تلاش برخی قدرت‌ها برای شعله‌ور کردن آتش درگیری در مناطق مختلف هستیم. آن‌ها با داشتن ذهنیت جنگ سرد، به دنبال بلوک‌بندی مجدد جهان هستند. این حرکت، ارتجاعی و به ضرر امنیت و رفاه ملت‌هاست.
جمهوری اسلامی ایران قاطعانه بر این باور است که نباید اجازه داد شرق و غرب جدیدی شکل بگیرد.
ناامن کردن کریدور‌های تجاری، تنزل درجه کشور‌ها از متحد به وابسته، ممانعت از رشد اقتصادی کشور‌های مستقل، و ایجاد جنگ‌های نیابتی در آسیا و اروپا بخشی از همین زنجیره شوم است.
طنز ماجرا آن است که این اقدامات را به اسم دفاع از دموکراسی مطرح می‌کنند؛ اما همه جهان از جمله ملت‌های ما، در غرب آسیا معنای واقعی دموکراسی غربی را لمس کرده‌اند و می‌دانند که صرفاً اسم رمزی است برای کودتا، اشغالگری و جنگ.
تکلیف دنیا با پروژه و مکتب لیبرال دموکراسی مشخص است چرا که می‌دانند چیزی نیست جز یک دستکش مخملی که زیر آن دستی چدنی قرار دارد. اینک مکتبی که می‌خواست الگوی جهان باشد به درس عبرت تبدیل شده و به پایان راه خود نزدیک شده است.

ارسال نظرات

نام

captcha

نظر شما