مدیر کل سابق میراث فرهنگی استان تهران گفت: «دل کلیه دوستداران میراث فرهنگی از عملکرد آقای ضرغامی خون است، ایشان چقدر از تاریخ ایران اطلاع دارد، باید در برابر این آثار تاریخی خیلی خاضع بود.
به گزارش افرنگ خبر /مظاهر گودرزی: از روزیکه میراث فرهنگی از سازمان به وزارتخانه تبدیل شد دو وزیر به خود دیده است، سال ۱۳۹۸ بود که سازمان میراث فرهنگی با چند ادغام تبدیل به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شد، علی اصغر مونسان سکان هدایت این وزارتخانه نوپا را به عهده گرفت و حالا عزتالله ضرغامی، رئیس سابق صدا و سیما بر صندلی وزارت نشسته است، وزیری که از همان روزهای اول خیلیها مخالف حضور او در وزارتخانه بودند.
دراینباره اردشیر اروجی، مدیرکل سابق برنامهریزی سازمانِ وقت میراث فرهنگی و گردشگری میگوید: «او وزیر پر حاشیه است.»
اردشیر اروجی بیان میکند: «دل کلیه دوستداران میراث فرهنگی از عملکرد آقای ضرغامی خون است، ایشان چقدر از تاریخ ایران اطلاع دارد، باید در برابر این آثار تاریخی خیلی خاضع بود، آقای ضرغامی اگرچه ادعا میکرد ولیکن نشان داد به میراث فرهنگی آشنا نیست، خودش را همهچیز دانا میداند.»
متن کامل گفتوگو در ادامه آمده است.
عملکرد وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی را چطور بررسی میکنید؟
در دوره جدید مدیریت وزارتخانه عملکرد خوبی در بخش میراث فرهنگی و گردشگری مشاهده نکردیم.
دلیل آن چیست؟
متاسفانه مدیران وزارتخانه از فرصتهایی که داشت خوب استفاده نکردند، خصوصاً در بخش گردشگری، در بحث میراث فرهنگی هم خسارتهایی داشتیم و به تعبیری مدیران منفعلانه عمل کردند.
چرا منفعلانه عمل کردند؟
برای اینکه وزیر افراد غیر تخصصی را برای مدیریت بخشهای مختلف وزارتخانه انتخاب کرد. حالا ممکن است بگویند برای وزارتخانه وزیری نیاز است که صرفاً مدیر باشد اما برای معاونتها باید افراد متخصص انتخاب شود.
شما قبلتر گفتید در بحث میراث فرهنگی و خسارتهای آن وزارتخانه منفعل بود، بیشتر توضیح میدهید؟
بله، مثلاً اگر درباره بافت تاریخی شیراز، یا حوادث مربوط به قزوین درخصوص باغستان سنتی و چه درخصوص محوطههای تاریخی خوزستان صحبت کنیم همه اینها خسارتهایی بود که انجام شد و منفعلانه عمل کردند. من خاطرم هست همین کاروانسرای سعدالسلطنه در قزوین زمانی به عنوان مزاحم تلقی میشد و حتی میخواستند آنجا را صاف کنند، اما میراث فرهنگی به ماجرا ورود کرد و با کارشناسی اهمیت این مکان را مشخص کرد و الان به عنوان یک سرمایه تبدیل شده است، میخواهم بگویم اهمیت بناها و مکانها را باید وزارت میراث فرهنگی برای سایر دستگاهها مشخص کند، خود وزیر باید اطلاعات داشته باشد تا بتواند مقامات استانها را توجیه کند که هویت تاریخی و فرهنگی خودتان را حفظ کنید.
شما این توانایی را در وزیر میراث فرهنگی نمیبینید؟
بهنظرم از اول انتخاب آقای ضرغامی برای وزارتخانه، انتخاب شایستهای نبود، چراکه این جایگاه برای کسی است که پژوهشگر تاریخ ایران باشد تا بتواند دیگران را در حفظ آثار تاریخی متقاعد کند. اگر خودشان نمیتوانند حداقل امید به این بود که معاونان تخصصی قوی انتخاب کنند که این هم نشد. مثلا در خوزستان میخواهند بر روی آثار تاریخی لوله انتقال آب رد کنند، وقتی میگویند این کا را انجام ندهید پاسخشان این است که چون در زمان شاه از اینجا لوله نفت عبور کرده از کنار همان لوله انتقال آب عبور میکند، شما که میگویید زمان شاه خراب بود الان که نباید آن خرابکاریها را انجام داد. بهتر است مسیر انتقال را طولانی کنند، اگرچه هزینههای انتقال بیشتر میشود اما آثار فرهنگی و تاریخی منطقه حفظ میشود. متاسفانه وزیر درک خوبی از میراث فرهنگی نداشت، ایشان خودش را همه چیز دانا میداند و حاشیهساز است.
منظورتان از حاشیهسازی چیست؟
مثلاً در پاسارگاد به کشاورزان میگوید از آب چاه استفاده کنند، مگر شما وزیر کشاورزی هستید؟، شما وزیر میراث فرهنگی هستید و باید به کشاورزان بگویید با وزیر کشاورزی حرف بزنند. یا در موزه ملی وارد مخزنها شد و اشیای تاریخی بینظیر را به دست گرفت، اگر این آثار از دست بیفتد و بشکند چه باید کرد، ایشان نسبت به مسائل نا آشنا بود، اگر به این امورات آشنا بود چنین حاشیههایی درست نمیکرد. یا مثلاً اثر هفت حوض در موزه فرش را با انتخاب یک فرد غیرمتخصص وارد حاشیه کرد، بنابراین شما دیدید این هفت حوض را تبدیل به هفت باغچه کرد، اصلاً مفهوم آن را تغییر داد، کل معنا و مفهوم طراحی موزه را بهم ریخت و بعد هم پای اقدام خودشان ایستاد، بهنظرم الان دل کلیه دوستداران میراث فرهنگی از عملکرد آقای ضرغامی خون است.
من کلی تلاش کردم و مصاحبه دارم که سازمان میراث فرهنگی به وزارتخانه تبدیل شود، چرا این کار را انجام دادم؟ برای اینکه میگفتم این کشور متمدن که بیش از ۷ هزار سال تاریخ مکتوب دارد، دارای یک میراث است و میراث این کشور باید به دست نمایندگان خودش برسد، یعنی نمایندگان مجلس که نماینده مردم هستند حافظ میراث فرهنگی باشند، اما متاسفانه تلاش ما سیاسیکاری شد و نمایندگان به فردی رای دادند که این ماجراها را بوجود آورد، کسی که مسئولیت وزارتخانه میراث فرهنگی میشود یعنی قرار است عهدهدار میراث فرهنگی یک کشور با بیش از ۱۲ هزار سال تاریخ یکجانشینی شود، ایشان چقدر از تاریخ ایران اطلاع دارد، باید در برابر این آثار تاریخی خیلی خاضع بود، آقای ضرغامی اگرچه ادعا میکرد ولیکن نشان داد به میراث فرهنگی آشنا نیست، خودش را همهچیز دانا میداند، کجاست شورای راهبردی میراث فرهنگی؟ باید از شخصیتهای فرهنگی دعوت کرد تا درباره تصمیمات دخالت داشته باشند، خودشان میبرند و میدوزند، اصلاً کجای کار هستند که برای یک ملت ۸۰ میلیونی با یک میراث غنی تنهایی تصمیم میگیرند، به همین دلیل اسم این وضعیت را گذاشتم وزیر همهچیز نادای حاشیهساز
درخصوص گردشگری چطور، عملکرد وزارتخانه قانع کننده هست؟
در این بخش مشکلاتی وجود دارد، به نظرم از فرصت شیوع ویروس کرونا باید استفاده میکردیم و طرح جامع گردشگری را نهایی میکردیم. به زیرساختهای گردشگری مانند هتلها و راهنماهای گردشگری باید توجه بیشتری میشد، متاسفانه این گروه در دوران همهگیری خیلی آسیب دیدند، در این بخش هم کارهای بیشتری میتوانست انجام شود.
عملکرد بخش صنایع دستی در وزارتخانه را چطور ارزیابی میکنید؟
در این بخش خیلی عقب هستیم، با اینکه صنایع دستی بینظیری داریم و حتی پنجمین کشور بهلحاظ صنایع دستی در دنیا هستیم اما آنطورکه باید این صنایع دستی را معرفی نکردیم. باید یک تشکل برای صنایع دستی ایجاد میشد و زیرمجموعه این تشکل واحدی برای بازاریابی تولیدات هنرمندان شکل میگرفت تا با افزایش امکان صادرات محصولات درآمدزایی میشد. بارها تاکید کردیم سازمان صادرات صنایع دستی باید زیر نظر اتحادیه دموکراتیک صنایع دستی ایجاد شود تا برای تولیدات استانها با توجه به بازاریابی انجام شده پیشنهاد تولید بدهد، در این صورت منافع حاصل از صادرات به دست خود فعالان صنایع دستی میرسد. متاسفانه در خصوص صنایع دستی هم مشکلات باقی مانده است.
در مجموع عملکرد این وزارتخانه را در سه حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی موفق نمیدانم، به خصوص در میراث فرهنگی فعالیت آن را آسیبزا میدانم.
ارسال نظرات