سیاستمداران اروپایی روسیه را به کاهش عرضه متهم میکنند اما به نظر میرسد آنان در ابتدا نفت و گاز را وارد جنگ اوکراین کردند.
به گزارش افرنگ خبر /به نقل از نشنال نیوز، عبارت همیشه شوم «زمستان در راه است» به یکباره تهدیدکنندهتر شده است شاید بسیاری از کشورهای اروپایی غرق در موج گرما شده باشند اما دولتها و مصرفکنندگان اروپایی با ترس به آینده نگاه میکنند. قیمت گاز و نفت به شدت افزایش یافته و ترس این است که روسیه ممکن است عرضه گاز به این قاره را بهطور کامل قطع کند و کل کشورها را با کمبود شدید مواجه کند تا مجبور شوند در جای دیگری دنبال منابع باشند.
شاید بزرگترین مشکل اروپاییها در حال حاضر دشواری درک نیات مسکو باشد. روسیه در اوایل جولای جریان گاز از طریق خط لوله اصلی نورد استریم یک را بهدلیل تعمیر و نگهداری معمول تابستانی متوقف کرد. با این حال، این بار، مشتریان اروپایی نگران بودند که این قطع بهعنوان تلافی تحریمهای اعمال شده توسط اتحادیه اروپا، بریتانیا و ایالاتمتحده پس از تهاجم این کشور به اوکراین دائمی باشد اما این نگرانی خاص بیاساس بود و جریان گاز، البته با سرعت کمتری نسبت به قبل، دوباره شروع شد.
سپس در ۲۷ جولای، با اشاره روسیه به یک مشکل فنی، عرضه تنها به ۲۰ درصد از ظرفیت کاهش یافت. برخی از رهبران اتحادیه اروپا نسبت به این توضیح بدبین و به بازی سیاسی کرملین مشکوک هستند. حقیقت هر چه باشد، قیمت جهانی گاز دوباره افزایش یافته است و اکنون قیمتها ۴۵۰ درصد بیشتر از همین زمان در سال گذشته هستند.
افزایش قیمت در این مقیاس که بیشتر دولتها و شرکتهای انرژی به نوعی به مصرفکنندگان منتقل میکنند، تهدیدی است که در ماههای آینده در عمل برای همه دولتهای اروپایی به یک بدهی بزرگ تبدیل میشود. این شامل دولت بریتانیا میشود که تنها ۴درصد گاز خود را از روسیه وارد میکند اما به اندازه هر کشور دیگری تحت تاثیر تغییرات قیمتهای جهانی قرار دارد. مارتین لوئیس، یک کارشناس مصرفکننده محبوب بریتانیایی حتی تا آنجا پیش رفته که نسبت به اعتراضات خیابانی هشدار داده است.
مقصر دانستن افزایش قیمتها به دلیل اقدامات روسیه در اوکراین، هزینههای سیاسی دولتها را اندکی کاهش میدهد زیرا همدردی گسترده با اوکراین در بیشتر اروپا احساس میشود اما آمادگی اروپاییها برای فداکاری محدودیتهایی خواهد داشت. اگر انتخاب همچنان کاهش وابستگی به گاز روسیه برای گرمایش یا انعطافپذیری بیشتر و خانههای گرمتر باشد، دولتها ممکن است تحت فشار قرار گیرند تا از تعهد خود برای کنار گذاشتن گاز روسیه صرفنظر کنند و هر چه زمستان سردتر باشد، معضل اروپا میتواند شدیدتر باشد. نظرسنجیها در آلمان نشان میدهد که عزم عمومی ضعیف شده است زیرا هشدارها در مورد احتمال سهمیهبندی و قیمتها افزایش مییابد.
اتهامات دولتهای اتحادیه اروپا و اوکراین این است که روسیه به «سلاح انرژی» متوسل شده است اما این بهطور کامل درست نیست. اگر کسی در ماههای اخیر از «سلاح انرژی» استفاده کرده اروپاست یا حداقل، این اروپا است که اولین بار از آن استفاده کرد، زمانی که در ماه مارس متعهد شد که وابستگی خود به گاز روسیه را به میزان دو سوم کاهش دهد. به فاصله یک سال این امر در ماه ژوئن با اعلام تحریم جزئی نفت روسیه که ۶ ماه دیگر اجرایی خواهد شد، پیگیری شد و هرگونه قطع ارتباط از سوی روسیه یک پاسخ خواهد داشت.
همچنین باید گفت که این بهکلی یک حرکت از سوی اروپا برای هدف قرار دادن روابط انرژی خود با روسیه است. در بیشتر سالهای پس از فروپاشی شوروی، تحریمهای غرب بخش انرژی روسیه را تا حد زیادی دست نخورده باقی گذاشت، چیزی که به نظر میرسید منافع بریتانیا در نفت و گاز روسیه (از طریق شل و بریتیش پترولیوم) را منعکس میکند و مناطق بسیاری از اروپا، از جمله ایالات بالتیک و مجارستان همچنان به نفت و گاز روسیه وابسته بود.
اما این آلمان بود که با تشدید جنگ در اوکراین با شدیدترین معضل مواجه شد. آلمان نه تنها برای ۵۵ درصد گاز طبیعی خود به روسیه متکی بود بلکه این مبادلهای بود که صدراعظم آنگلا مرکل و قبل از او گرهارد شرودر آن را دارای اهمیت سیاسی و نیز تجاری میدانستند. تجارت گاز در روابط آلمان و روسیه به قدری کلیدی بود که آلمان با وجود فشارها از جمله فشار ایالاتمتحده برای توقف، از توسعه خط لوله جدید نورد استریم دو حمایت کرد.
سیاست انرژی آلمان یک شبه در ۲۴ فوریه تغییر کرد. دولت جدید اولاف شولتز عملیات خط لوله نورد استریم دو که اکنون کامل شده بود را به حالت تعلیق درآورد و به سایر کشورهای اتحادیه اروپا ملحق شد تا خود را متعهد به کاهش شدید خرید نفت و گاز روسیه کند. آلمان پس از مرکل، در قالب ائتلاف حزب دموکرات آزاد و سبز و حزب سوسیال دموکرات شولز، همراه با بسیاری از افکار عمومی آلمان اکنون اتکای این کشور به گاز روسیه را اشتباهی فاحش میداند که نه تنها آلمان بلکه امنیت اروپا را نیز به خطر انداخته است.
این یک چرخش چشمگیر است و بدون عواقب ناخواسته نیست. تاکنون حداقل اثرات اتحادیه اروپا ازجمله انرژی در تحریمهای آن برعکس آنچه در نظر گرفته شده بود، است. روسیه در یافتن مشتریان جایگزین برای نفت و گاز خود مشکل چندانی نداشته است، در حالی که قیمتهای جهانی افزایش یافت و به روسیه اجازه داد از فروش همان مقدار یا کمتر، درآمد قابلتوجه بیشتری کسب کند و به این معنی نیست که تحریمهای انرژی اروپا آسیب بلندمدتی به روسیه وارد نمیکند اما در کوتاهمدت بیشتر آسیبها متوجه مصرفکنندگان اروپایی شده است. تعهد اروپا به اهداف تغییر آب و هوا نیز در معرض خطر از بین رفتن است زیرا آلمان بهطور خاص در تلاش برای جایگزینی گاز روسیه به زغال سنگ و انرژی هستهای نگاه میکند.
با این حال، برخی از شگفتیهای مثبت بیشتری در واکنش اروپا وجود داشته است. اتحادیه اروپا تاکنون بیش از آنچه انتظار میرفت، همبستگی خود را حفظ کرده است که بهتازگی در تعهد مشترک برای کاهش ۱۵ درصدی تقاضا برای گاز روسیه بهطور کلی اجرا شده است. تأثیر واقعی توافق داوطلبانه با انصرافها میتواند ناهمگون باشد اما در ظاهر وحدت را حفظ کرده است.
اروپا همچنین نسبت به گذشته مجهزتر است تا بتواند با وقفهها حتی قطع کامل عرضه انرژی توسط روسیه مقابله کند زیرا سیستم سوئیچ معکوس بین خطوط لوله را فعال کرده است. این مورد برای احتمال اینکه روسیه محدودیتهای انتخابی را برای برخی کشورها اعمال کند، طراحی شده بود اما انعطافپذیری بیشتری را در اشتراک بالقوه منابع ایجاد میکند.
شاید بزرگترین شگفتی این باشد که روسیه تاکنون با قطع کامل عرضه انرژی، اقدام تلافیجویانه علیه اتحادیه اروپا نکرده است. نه تنها این، بلکه جریان گاز روسیه بدون وقفه به و از طریق اوکراین جریان دارد. آیا روسیه ممکن است برای به حداکثر رساندن رنج منتظر سرما باشد؟ آیا نگران از دست دادن شهرت خود بهعنوان یک تامینکننده قابل اعتماد است؟ یا شاید مسکو، علیرغم بهرهمندی از افزایش قیمتها و بازارهای جدید در چین و ایران بین دیگران، نمیتواند اروپا را بهعنوان بازاری برای انرژی خود حذف کند؟ مقاصد روسیه زمانی که زمستان فرا میرسد، ممکن است روشنتر شود.
ارسال نظرات