امروز : جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ - 07:13

Afrang Khabar

1401/5/5 7:13

وقتی به خاطر عطسه خواستگاری را کنسل کردند

چطور خرافه را از زندگی مان دور کنیم؟

به گزارش افرنگ خبراز در و همسایه شنیده بودم که شخصی در محله سرکتاب باز می کند، آیینه بینی می کند،مهره می اندازد و از آینده خبر می دهد، می گفتند با همین جادو جنبل ها به  خیلی از دخترها کمک کرده تا  مثلا بختشان باز شود یا کسانی که طلسمشان کرده بودند، طلسمشان شکسته شده ، حتی شنیدم کسانی که چک برگشتی دارند یا طرف دعوایشان فرار کرده بود را پیدا می کند و به دام می اندازد، خلاصه که بساطش خوب داغ بود . آنقدر که جذب شدم و به آپارتمانی که در آن هم کار و هم زندگی می کرد، رفتم.

از پله ها نتوانستم بالا بروم، راه پله ها پر بود از  مراجعان ساده و نادانی که نشسته بودند نوبت شان شود و چشم به دست او دوخته بودند تا گره مشکلشان را حل کند، با چند نفر در همان راه پله ها شروع به صحبت کردم، یکی از آنها گفت که وقت ازدواجش گذشته و چند رمال به او گفته اند که بختش را بسته اند، به او گفتم چرا و چه کسی باید اینکار را برایت بکند؟ مگر دشمن داری؟ او هم با تعجب نگاهم کرد و گفت: «مگه نشنیدی تا حالا بخت کسی را بسته باشن؟! حتما خاطرخواه زیاد داشتم و یکی از آنها که جواب منفی به او دادم، بختم را بسته یا شاید هم یکی از حسودهای فامیل باشد!» دیگر چیزی به او نگفتم. از فرد دیگری پرسیدم که شما برای چه آمدید؟ او هم گفت که با شوهرش به مشکل خورده و آمده دعایی یا وردی، چیزی بگیرد تا بلکه مشکلش حل شود و شوهرش او را طلاق ندهد.

بماند که من در آن روز موفق نشدم که به دیدن این شخص رمال بروم  و دیگر هم آنجا پیدایم نشد چون اعتقادی به این خرافات نداشتم، اما زیاد شنیده بودم که افراد دیگری هم مثل او آیینه بینی می کنند، یا فال قهوه می گیرند و از آینده خبر می دهند، سراغ یکی از این فال قهوه بگیرها رفتم تا ببینم دنیای آنها و مشتری های پر و پاقرص خرافاتی شان چگونه است؟!  گفتم از آینده ام بگویید! اول سکوت کرد و قهوه را به دست من داد تا بخورم و بعد هم فنجان را برگرداند و کلی به آن نگاه کرد. صبرم تمام شده بود، گفتم بگو چطور شد، چی می بینی؟ او هم بی مقدمه گفت که قصد ازدواج داری، اما این بخت خوبی برایت نیست.

از او پرسیدم چرا؟ خانم فال گیر گفت اجازه ندارم جوابش را بگویم. بعد هم حرف های بی سروتهی درباره درس و دانشگاه و خانواده  زد و من هم از خانه اش بیرون رفتم. خلاصه اینکه من اصلا قصد ازدواج نداشتم و گزینه ای هم برایم وجود نداشت، اما او درباره موردی صحبت می کرد که وجود خارجی نداشت. حالا حساب کنید خیلی ها  پای این حرف ها زندگی هایشان را می بازند و هزار مشکل دیگر برایشان پیش می آید.

*شخصی که به خاطر عطسه کردن خواستگاری را بر هم می زند 

 روان شناسی می گفت مراجعه کننده ای  داشته که به او گفته  پنج سال است به خاطر عطسه هایی که قبل از رفتن به مراسم خواستگاری، خودش یا یکی از اعضای خانواده می کنند، خواستگاری را کنسل می کند.این فرد به خاطر یک خرافه ای به نام عطسه که برخی معتقدند باید به خاطرش صبر کنند یا کاری که قصد انجامش را دارند به تعویق بیندازند، به خواستگاری نمی رود. از سوی دیگر خانواده ها یا افرادی هم هستند که خرافه هایی بدتر از این را قبول دارند، مثل اینکه نعل اسب در خانه نگه می دارند، به خاطر اینکه شانس می آورد، یا هنوز به نحسی سیزده معتقدند و به تخته می زنند تا چشم نخورند!

خرافه و نظر اسلام درباره آن

 دین اسلام می گوید ریشه خرافات در ضعف ایمان و جهل مردم است، بنابراین اگر فردی ایمان به خداوند در او کمرنگ شود، میلش به خرافات هم بیشتر می شود چرا که خرافات در واقع همان باورهای غیر منطقی و غیرعلمی است که افراد آن را به هم منتسب می کنند و ریشه در گرایشات باطنی بشر دارد. افرادی که این خرافات در وجودشان ریشه کند، زندگی کردن بدون آن برایشان غیر ممکن می شود، مثل همین خانواده ای که پنج سال به خاطر یک عطسه ازدواج پسرشان را به تعویق انداختند.

*خرافات و انواع مختلف اختلالات روانی

بنا به گفته منابع علمی خرافات زیاد و اعتقاد پیدا کردن به آن باعث ریشه دواندن وسواس های بسیار فکری و عملی در افراد شده و این یک نوع اختلال روانی محسوب می شود چرا که دیگر فرد قادر نیست افکار و رفتار خود را تحت کنترلش دربیاورد و این افکار خرافی هستند که او را هدایت می کنند. مثل اینکه یک فردی برای بیرون رفتن از منزل و اینکه روز خوبی داشته باشد، باید ده بار درب را به هم بزند یا اینکه چندین بار قفل درب را چک کند تا خیالش راحت بشود.

سایر اختلالاتی که افراد ممکن است با اعتقاد به خرافه به آن مبتلا شوند اختلالات اضطرابی و استرس، افسردگی و خودکشی، بدگمانی و ... هستند. باورهای خرافی باعث می شود افراد فکر کنند که همه چیز جبر است و هیچ تلاشی در زندگی اثرگذار نیست و فقط این عوامل ماورایی است که بر ما تنها اثر کرده و کنترل زندگی مان را در دست دارد.

*تصمیم گیری های مهم زندگی بر پایه خرافات

شاید برخی تصور کنند که  اعتقادات خرافی فقط مختص افراد کم سواد و کم هوش است ، اما زهی خیال باطل. تحصیل کرده های ما هم در دام این خرافات می افتند. هر چند تحقیقات نشان می دهد که این رفتارها و اعمال خرافی بیشتر در بین افرادی که دارای سطح هوشی و تحصیلی پایینی هستند و در خانواده های مستبد و خشن بزرگ شدند، دیده می شود اما باز هم تحصیلکرده ها و ثروتمندان زیادی هستند که تا فال قهوه شان را نگیرند یا برگ تاروت نریزند از خانه بیرون نمی روند و برهمین منوال ازدواج می کنند یا طلاق می گیرند.

برخی اعتقاد دارند که نگهداری نعل اسب در منزل یا هر محیط دیگری برایشان شانس می آورد

*فال قهوه و تاروت و احساس امنیت پوشالی

«مستوره صداقت»؛ روانشناس بالینی دراین باره می گوید: «افراد زیادی را دیدم که مثلا به تصور اینکه همسرشان با فرد دیگری در ارتباط بوده، سراغ فال قهوه یا خرافات  دیگری می رفتند، اینها تصور می کردند که نمی توانند طور دیگری شرایط را به کنترل خود در بیاورند. حتی کسانی هستند که نمی خواهند با واقعیت ها آنطور که درست است روبه رو شوند، بنابراین رو به خرافات می آورند.

اغلب افرادی که به سمت این باورهای خرافی می روند، کسانی اند که در زندگی موفقیت زیادی کسب نکرده یا با شکست روبه رو شده و احساس ناامنی می کنند. بنابراین راحت ترین راه برایشان رفتن به سمت خرافه است تا به نظر خودشان انرژی مثبت بگیرند اما این امنیت هیچگاه برایشان حاصل نمی شود».

شاید برخی تصور کنند که الان با پیشرفت تکنولوژی و علم دیگر مردم به سمت افکار خرافی و کارهایی مثل فال گرفتن و مسائل دیگر مثل آیینه بینی، کف بینی و چیزهایی از این دست نمی روند، در حالی که با همین رشد علم، خرافات هم پیشرفت کرده  و به شکل های جدید مثل فال قهوه، چای، شمع یا چیزهای دیگر در آمده است. چه زندگی های خوبی که با باورهای خرافی از هم پاشیده و چه جوان هایی که با چنین تفکراتی لگد به بخت خودشان زده اند.

صداقت در این باره می گوید: «گاهی هم پیش می آید که افراد، اعتقادی به فالگیر و رمال و این دست خرافات ها ندارند اما به باور جمعی عمل می کنند یا اینکه فکر می کنند ناچار و مستأصل هستند، درحالی که راهکار جای دیگری است منتهی افراد، راه ساده را انتخاب می کنند تا به آرامش برسند. اینجاست که باید گفت فضای خانواده  باید تربیت صحیح را به بچه ها بدهد تا واقع گرا رشد کنند و همین طور فضای خانواده دیکتاتور و خشن نباشد.»

*امان از  رمال های به ظاهر درویش مسلک!

برخی از رمال ها و فالگیرها هم هستند که به ظاهر خود را خیلی مذهبی یا  درویش مسلک و مومن نشان می دهند و از همین طریق وارد زندگی افراد می شوند، مردم باید خیلی آگاه باشند و گول این افراد را نخورند. برای از بین بردن این بساط خرافاتی باید تفکر صحیح را جایگزین باورهای نادرست و بی ربط کنیم.


نمونه ای از سحر و جادوهایی که فالگیرها انجام می دهند

*چطور با باورهای خرافی مبارزه کنیم؟

«سارا رحیم زاده»؛ روانشناس در ارتباط با مبارزه با خرافات می گوید: «خردورزی بهتر است جایگزین تقلید از جمع شود، ثانیه ای اگر فکر کنیم خودمان می فهمیم که واقعا عطسه هیچ ربطی به کنسل کردن کارهایمان ندارد یا قند افتادن در چایی به میهمان آمدن مرتبط نیست. واقعا چه ارتباط علت و معلولی بین این موارد وجود دارد؟ قرآن کریم ما را به تفکر کردن و مطالعه کتاب آسمانی دعوت کرده است، به جای باورهای خرافی فکر کنیم.»

برای حل خیلی از مشکلات مربوط به گذشته و تصمیم گیری های درست در آینده از ازدواج گرفته تا طلاق و مسائل دیگر  به جای رفتن پیش فالگیر و رمالی که زندگی خودش را نمی تواند درست مدیریت کند، بهتر است  به روانشناسانی مراجعه کنیم  که علم آن را دارند و تفکراتشان با خرافات گره نخورده است.اینکه زیر بالشت همسرمان دعای مهر و مهربانی بگذاریم یا اینکه با سحر و جادو بخواهیم چیز خورش کنیم، قطعا بی تاثیر است و هیچ خانواده ای از این طریق پا برجا نمانده است اما با این دست از  خرافات خیلی از خانواده ها از هم پاشیده اند.

رحیم زاده می گوید: «حضور در جلسات روان درمانی می تواند باور ما به عقاید خرافی را از بین ببرد. اگر این باورها را ما هم داریم می توانیم با تهیه کردن یک جعبه هر بار که تفکر وسواسی خرافی به ما هجوم آورد، آن را یادداشت کنیم و در جعبه بیندازیم و دربش را ببندیم.»

مثلا شما یک گربه سیاه دیده اید و فکر می کنید که خبر بدی به شما خواهد رسید، این فکر را یادداشت کنید و در جعبه بیندازید. بعد از مدتی متوجه می شوید که این اتفاقات هیچ ربطی به هم نداشته اند مگر اینکه سعی کنیم آنها را با هم ربط دهیم یا در راستای برآورده شدن آنها گامی برداریم»

ارسال نظرات

نام

captcha

نظر شما