به گزارش افرنگ خبر / « ۱۵ سال قبل ازدواج کردند. اما بچه دارنشدند. هرکاری لازم بود انجام دادند. از IUI و دو مرتبه IVF تا انواع و اقسام درمانهای دارویی. بالاخره پزشکان آب پاکی را روی دستشان ریختند و گفتند شما بچه دار نمیشوید. تسلیم تقدیر شدند اما ناامید نه. تصمیم گرفتند فرزندخوانده داشته باشند و ماجرای آنها از اینجا به بعد شروع شد.
زوجهایی که هرگز پدر و مادر نمیشوند چه کنند؟
در سراسر کشور ده ها پرورشگاه و شیرخوارگاه وجود دارد و صدها کودک و نوزاد شیرخواره رها شده و یا بد سرپرست بدون تجربه ای از مهر مادرانه و نوارش پدرانه در این پرورشگاهها زندگی میکنند. از طرف دیگر هر سال تعداد قابل توجهی از زوج ها به جمعیت ناباروران کشور افزوده میشود. خیلی از آنها به مدد پیشرفت علم پزشکی و درمانهای مرسوم به مراد دلشان میرسند و رویای شیرین بچه دار شدن برایشان تعبیر میشود اما دراین میان کم نیستند پدرها و مادرهایی که به هر دری زدهاند و هر چه پول خرج کردند تا صاحب فرزند شوند بی فایده بوده و در آخر پزشکان دست رد بر سینهشان زدند و گفتند نمیشود که نمیشود.... اینجاست که بسیاری از زوجهای نابارور تصمیم میگیرند چراغ خانهشان را به برکت حضور فرزند بی سرپرست روشن کنند و حس شیرین پدر و مادربودن را باداشتن فرزند خوانده تجربه کنند. اینجاست که تازه ماجرا برای زوجهای در حسرت فرزند شروع میشود و وارد پروسه فرزندخواندگی میشوند. پروسهای که خیلیها از آن گلایه دارند.
این قوانین اصلاح شده هنوز دست و پا گیر است
با اینکه قوانین فرزندخواندگی بارها به روز رسانی و اصلاح شده اما هنوز هم زوجهای نابارور برای پذیرش سرپرستی فرزند باید از هفت خان رستم بگذرند. قانون فرزندخواندگی در سال ۱۳۵۳ تصویب شد. ۳۹ سال بعد یعنی در سال ۱۳۹۲ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست تصویب شد و دایره افرادی که میتوانستند فرزندی به سرپرستی بپذیرند، بزرگتر شد. بعد از تصویب این قانون بود که قانون قوانین سخت گیرانه را کمی تسهیل کرد و گفت خانمهای مجرد بالای ۳۵ سال، بانوان مطلقه بدون فرزند و زوجهایی هم که بچه دارند میتوانند فرزندخوانده داشته باشند اما همچنان این قانون اولویت فرزندخواندگی را به زوجهایی داد که فرزندی ندارند. روال فرزندخواندگی پیچ و خم های زیادی داشت. اما سال ۱۳۹۹ سازمان بهزیستی برای رفع موانع و مشکلات پیش رو، سامانه ملی فرزندخواندگی را راه اندازی کرد. از آن به بعد زوجهای در انتظار فرزند برای اعلام درخواست فرزند پذیری دیگر نیازی به مراجعه به بهزیستی شهری که در آن زندگی میکنند ندارند و به این سامانه مراجعه میکنند. اما حالا بشنوید از درد دل یک زوج که از اواخر سال ۱۴۰۰ تصمیم گرفتند فرزندخواندهای داشته باشند. صحبتهای این زوج نشان میدهد روال فرزندپذیری در ایران هنوز هم سخت است، هم طولانی و پر از مشکلات ریز و درشت.
*بعد از ۱۵ سال آب پاکی را روی دستمان ریختند...
فاطمه در قزوین زندگی میکند. تاکید میکند که فامیلیشان را در گزارش ننویسیم، چون قرار نیست خانواده ها اول کار متوجه موضوع شوند. حسرت را میتوان از بغضی که سعی میکند لابه لای حرفهایش پنهان کند فهمید، وقتی از رویای ۱۵ سالهای میگوید که هنوز تعبیر نشده است؛ «ما ۱۵ سال قبل ازدواج کردیم. سالهاست در آرزوی داشتن فرزندیم. اما بچه دارنشدیم. هرکاری هم که لازم بود انجام دادیم. هر درمانی که فکرش را بکنید. از این دکتر به آن دکتر. از IUI و دو مرتبه IVF تا انواع و اقسام درمانهای دارویی. بعد از این همه سال دوندگی و انتظار، دست آخر پزشکان آب پاکی را روی دستمان ریختند و گفتند بچه دار نمیشوید. به دو سه پزشک دیگر هم مراجعه کردیم و آنها هم نظرشان همین بود که ما نمیتوانیم بچه دار شویم.
پرسیدیم پروسه فرزندخواندگی چقدر زمان میبرد؟ گفتند سه سال!
گفتند راضیم به رضای خدا و تسلیم تقدیر شدند، اما ناامید نه! پدر ومادر شدن برای آنها هنوز رؤیا بود و یک انتظار شیرین طولانی. دلشان را بردند به پرورشگاههایی که در آن ده ها نوزاد و کودک بی سرپرست نگهداری میشوند و تصمیم گرفتند پدر و مادر یکی از این کودکان باشند. حتی دادگاه محل سکونت هم نامهای به آنها داد با این مضمون که این زوج نمیتوانند فرزند زیستی داشته باشند و میتوانند نوزادی را به فرزندخواندگی بپذیرند. از اینجا به بعد آن روی سکه بیمها ونگرانی ها برای زوج منتظر آغاز میشود و فاطمه میگوید: «بهمن سال ۱۴۰۰ بود که به بهزیستی استان مراجعه کردیم. گفتند الان درخواستها اینترنتی ثبت میشود و نیازی به مراجعه حضوری درمراحل اول نیست. به سامانه ملی فرزندخواندگی مراجعه کنید و فرمهای مربوطه را پر کنید. اما یکی از مسئولان بهزیستی در پاسخ به سوالم که گفتم پروسه فرزندخواندگی از زمان ثبت تقاضا تا واگذاری کودک چقدر زمان میبرد؟ پاسخی داد که بند دل من و همسرم را پاره کرد. به ما گفتند زمان انتظار، سه سال است.
حالا سؤال من این است چرا زوجهای ناباروری که بعد از سالها دوا و درمان و نتیجه نگرفتن تصمیم میگیرند کودکی را به سرپرستی بپذیرند باید ۳ سال منتظر بمانند؟ من الان ۳۵ ساله هستم و همسرم ۴۲ ساله. ما طلاییترین سالهای باروری و سالهایی که میتوانستیم در کنار کودکمان بگذرانیم را از دست دادیم. ۳ سال دیگر من ۳۸ ساله میشوم و همسرم ۴۵ ساله! به نظر مسئولان این روال و این زمان انتظار برای زوجهایی که همه مدارک پزشکیشان نشان میدهد که سالها درگیر درمان بودند و خدا نخواسته بچه خودشان را داشته باشند منطقی است؟ چرا فرزند خواندگی تا این حد فرآیند طولانی و سختی دارد؟ کاش حداقل بهزیستی این پروسه را برای والدینی که فرزند ندارند کوتاهتر کند.»
*خرید و فروش غیرقانونی نوزادان بی سرپرست
اغراق نیست اما در تهران بیخ گوش خودمان در پاتوقهای معتادان و کارتن خواب ها دلال نوزاد داریم؛ دلالانی که فرزندان مادران معتاد و کارتن خواب را به بالاترین قیمت میفروشند. معلوم نیست چه بلایی سر نوزاد میآید؟ خانواده ای که کودک را به آن واگذار می کنند صلاحیت نگهداری از طفل معصوم را دارد؟تکلیف شناسنامه چه میشود؟ اگر نوزاد معتاد بود چه؟ اگر بیماری صعب العلاج داشت؟ اگر یک سال بعد پدر یا مادر واقعی بچه سراغش آمدند و ده ها نگرانی دیگر... همه این خطرات و نگرانیها هر زوج ناباروری را که میخواهند فرزندخوانده داشته باشند به این نتیجه میرساند که منطقیترین و درستترین راه داشتن فرزندخوانده، راه قانونی آن است. فاطمه میگوید: «ما هرگز به داشتن فرزندخوانده خارج از روال قانونیاش فکر نکردیم.حق بدهید که سه سال، زمان طولانی است. اما ممکن است همه مثل ما نباشند و برخی دست به کار غیرقانونی بزنند و بعدها هم هزار و یک مشکل برایشان پیش بیاید. امیدوارم مسئولان جلوی خرید و فروش نوزادان معصوم را با شناسایی آنها در پاتوق ها بگیرند. »
روال فرزندخواندگی را با بوروکراسی اداری طولانی نکنید
برای زن و شوهری که ۱۵ سال انتظار کشیدند، هیچ چیز کلافه کننده تر از این نیست که در پروسه فرزندخواندگی گرفتار بوروکراسی اداری و کاغذبازی شوند. ماجرایی که برای زوج ثبت کننده کمپین در فارس من هم اتفاق افتاده است. فاطمه میگوید: «ما دی ماه سال گذشته به سامانه ملی فرزندخواندگی مراجعه کردیم و همه فرمها و مدارک مورد نیاز را پر کردیم و منتظر ماندیم. در سه ماه آخر سال خبری نشد. تا اینکه اوایل اردیبهشت با ما تماس گرفتند و گفتند عکسهایتان در سامانه الصاق نشده و پروندهتان ناقص است. یعنی ۴ ماه باید طول بکشد تا پرونده ما را بررسی کنند و بگویند مدارک نقص دارد! این روال منطقی است؟ می گویند پروسه فرزندخواندگی طولانی است.چون باید از صلاحیت پدر و مادر مطمئن شوند. چون بچه ها امانت هستند و ما باید امانتدار باشیم اما قبول کنید که امانتداری توجیهی برای روال طولانی اداری فرزندخواندگی و بوروکراسی اداری نیست. کاش حرف های ما به گوش مسئولان برسد و فکری برای کوتاه تر شدن روال فرزندخواندگی کنند.»
در کمپین فارس من درخواستی با نام روال نگهداری از کودکان بیسرپرست تسهیل شودثبت شده است که مورد پیگیری خبرنگار قرار گرفته است.
کلید واژه
ارسال نظرات