امروز : شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ - 06:14

Afrang Khabar

1401/2/6 18:14

اگر [ترک فعل حضرت یونس را] مقایسه کنیم با ترک فعل‌هایی که ما [مسئولان] انجام می‌دهیم، اصلا این کار بزرگی به‌نظر نمی‌رسد

مقایسه ترک فعل حضرت یونس(ع) و برخی مسئولان

به گزارش افرنگ خبرمقایسه بین حضرت یونس(ع) و مسئولان نظام اسلامی را چندمین‌بار است که از رهبری می‌شنویم. در دیدار اخیر ایشان با کارگزاران نکته‌ای عجیب فرمودند: «اگر [ترک فعل حضرت یونس را] مقایسه کنیم با ترک فعل‌هایی که ما [مسئولان] انجام می‌دهیم، اصلا این کار بزرگی به‌نظر نمی‌رسد اما خدای متعال همین کار را مورد مواخذه قرار می‌دهد؛... خیال کرد ما سختگیری نخواهیم کرد بر او؛ چرا سختگیری می‌کنیم.»

سوالی ایجاد می‌شود که چرا ترک قوم توسط حضرت یونس در مقایسه با ترک فعل‌های مسئولان در جمهوری اسلامی بزرگ نیست؟ اصلا مگر ترک فعل‌های مسئولان ما چقدر بزرگ است؟ چگونه این دو با هم قابل‌ مقایسه‌اند؟ پیامبر خدا(ص) کجا و ما آدم‌های جایزالخطا کجا؟ گمان می‌کنیم ترک فعل حضرت یونس برای خدا خیلی بزرگ بوده و امثال ما احتمالا دور باشیم از این گناه! تفاوت عمده حضرت یونس با مسئولان در نظام اسلامی چیست که ترک فعل مسئولان ما خیلی بزرگ‌تر از ترک فعل حضرت یونس است؟ آیا این تفاوت به شخص حضرت یونس و شخص مسئولان برمی‌گردد یا به مردمی که روبه‌رویشان هستند؟ به‌نظر می‌رسد بیشتر تفاوت در مردمی است که مخاطب این دو هستند. به شرایط مردم در هر دو مورد دقت کنید: یونس درمیان قوم خود سال‌ها دعوت کرد اما اثر نکرد، او عصبانی شد، ناراحت شد و ترک کرد و بعد دچار عقوبت شد و محبوس در شکم ماهی.
اما مردم ما با تحقق انقلاب به آرمان همه انبیای الهی جامه عمل پوشاندند. در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن اثبات می‌شود که: «ایجاد حکومت و جامعه توحیدی و برانداختن نظام جاهلی و شرک‌آمیز و ایجاد رستاخیز عظیم در متن اجتماع هدف همه انبیای عظام است.» آنچه یونس خواسته و نشده بود و باعث ناراحتی و قهرش شد، مردم ما برایش فداکاری کردند، جان دادند، جوان دادند و بیش از 40سال است که پای آن مقاومت کرده‌اند. نمی‌توان یونس را با مسئول جمهوری اسلامی مقایسه کرد. آن حضرت مطاع نبود و این مسئولان مطاعند. خدا با پیامبرش که مطاع مردمش نبود اما قبل از دستور اتمام ماموریت، سرخود ترک فعل کرد، برخورد تندی می‌کند و می‌فرماید اگر استغفار نمی‌کرد تا روز قیامت در شکم ماهی باقی می‌ماند. مسئولان ما بیش از 40سال است که با مردمی نجیب و صبور و اهل استقامت در راه حق روبه‌رویند. صبوری‌شان نه از سر نافهمی و نابلدی است؛ چراکه راه‌های قیام را با خمینی کبیر و راه‌های مقاومت را با خامنه‌ای حکیم طی کرده‌اند. صبوری می‌کنند با بعضی مسئولان کارنابلد و سهل‌انگار تا رشد کنند تا نظام اسلامی ریشه‌دارتر و پربارتر شود و برای تکثیر جهانی آماده شود، ولی آن مسئولی که از این نجابت و صبوری مردم سوءاستفاده کند، ترک فعل کند، بی‌عملی کند، بر اثر تنبلی و کسالت، بر اثر بی‌اعتنایی به انجام‌وظیفه، اینها را خدا ساده نخواهد گرفت، همان‌طور که برای پیامبر عزیزش و برای گناهی خفیف‌تر از اینها ساده نگرفت.
نظام اسلامی نعمتی دیریاب و عجیب است. دیریاب است؛ چراکه درطول تاریخ با تمام مجاهدت‌های انبیا و اولیا در موارد معدودی محقق شده. «صدها شرط و صدها موقعیت باید ردیف شوند و کنار هم قرار گیرند تا حادثه‌ای مثل انقلاب اسلامی بتواند رخ دهد.» (79/9/12)
عجیب است از این جهت که برای مسئولان آن، دو حالت متصور است؛ یا دچار وضعیتی بدتر از محبوس شدن در شکم ماهی تا روز قیامت می‌شوند یا مثل حاج‌قاسم صاحب‌ مقاماتی و مدارجی می‌شوند که عقل‌ ما از درک آنها عاجز می‌ماند. نکته در خالص بودن برای خدا و رهبری الهی این نظام مقدس است. نکته در تنبلی نکردن و جهاد هر روزه مسئولان و صاحب‌منصبان است. دیریاب و عجیب.

ارسال نظرات

نام

captcha

نظر شما