در عین حال، او معیار رشد و برکشیده شدن زبان فارسی به پایگاه زبان ملی را طی یک فرایند طبیعی از پایین به بالا (مردمی) و بدون دخالت هیچ قدرت سیاسی میداند و معتقد است: «زبان فارسی در طول قرون نقش زبان مشترک و بینالمللی- فرهنگی در منطقه وسیعی از جهان را ایفا کرده و همچنان میکند.»
داوری اردکانی بیان میکند: «وحدت اقوام در ایران چنان بوده است که نخستین مدرسه آموزش زبان فارسی در تبریز و به همت رشدیه ایجاد شد و این توجه و علاقه اقوام ایرانی را به زبان فارسی نشان میدهد.»
او با بیان اینکه مشکلاتی هم در آموزش زبان فارسی وجود داشته است، میافزاید: «مشکل در این زمینه از اقدامات پهلوی اول شروع شد که با تجویز روش سوادآموزی یکسان در میان ایرانیان فارسی زبان و غیرفارسی زبان و با استفاده از کتابهای یکسان برای این دو گروه، کار یادگیری زبان فارسی را برای ایرانیان غیرفارسی زبان دشوار کرد.»
این زبانشناس، فرهنگ سازی و ایجاد هوشیاری زبانی در خصوص زبان ملی و زبانهای مادری رایج در ایران و نیز افزایش آگاهی از ماهیت، مزیتها و معایب چندزبانگی آموزشی را از اقدامهای مهمی که باید انجام شوند، میداند و میگوید: «چند زبانگی واقعیت بیشتر کشورهای جهان است و زبانهای مادری رایج در هر کشور در کنار زبان ملی سرمایه ملی آن کشور هستند؛ سرمایههایی که در رشد، اعتلا، حفظ و پاسداری آنها باید کوشید.»
او تاکید کرد:«جایگاه زبان فارسی به عنوان زبان ملی جایگاه ویژه و ریشهداری در ساحت عاطفی هویت ایرانیان دارد و با برجسته ساختن، اقدامات بسیار خوبی در چهار دهه اخیر در خصوص زبانهای مادری رایج در ایران انجام شده است.»
داوری اردکانی با اشاره به آموزش زبانهای کردی، ترکی و ارمنی در دانشگاههای ایران، توضیح میدهد: «موضوع ایجاد چندزبانگی فردی در ایران لازم است مورد توجه جدی قرار گیرد چرا که دسترسی به کدهای زبانی متفاوت توسط ایرانیان، ظهور آنها در عرصههای بینالمللی را نیز تقویت خواهد کرد. بنابراین کسب و ایجاد هوشیاری زبانی در خصوص زبان فارسی و زبانهای مادری امری ضروری است.»