امروز : یکشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ - 09:59

Afrang Khabar

1404/2/28 21:59

حواشی جشن قهرمانی تراکتور ادامه دارد

گم شدن پسر بیرانوند در جشن قهرمانی تراکتور

به گزارش افرنگ خبر /

حواشی جشن قهرمانی تیم تراکتور در تبریز همچنان ادامه دارد و ویدیوهایش به عنوان سوژه ترند صفحات اجتماعی دست به دست می‌چرخد. در این بین یک اتفاق حاشیه‌ای در جشن تراکتور رخ داده خبرسازترین بازیکن تیم در آن حضور داشته است.

ماجرا از این قرار است که در لحظه بالا بردن جام قهرمانی توسط شجاع خلیل‌زاده و سپس محمدرضا زنوزی، تعدادی از بازیکنان از ورود هواداران به زمین چمن مطلع شده و به سرعت استیج را ترک کرده و راهی رختکن شدند.

این در حالی است که قرار بود تک تک همه بازیکنان جام را بالای سر ببرند و سپس دور افتخار هم با جام زده شود اما خیلی از بازیکنان قید عکس با جام را زدند و با شلوغی عجیب و ازدحام هواداران در زمین چمن به سمت رختکن رفتند.

در این بین مسئله برای بازیکنانی نظیر مهدی ترابی و علیرضا بیرانوند که همراه فرزندان خود راهی استادیوم شده بودند، اهمیت بیشتری داشت و آنها مسئولیت فرزندان خود را هم در دست داشتند وبنابراین سعی کردند زودتر به رختکن بروند.

گلر شماره یک تیم تراکتور هم به سرعت خود و دخترش را به رختکن رساند اما در لحظه‌ای که علیرضا بیرانوند به تونل  رسید و یک نفس راحت کشید، مطلع شد محمد طاها را همراه خود نیاورده است.

2187337

او که تصور می‌کرد محمدطاها ۱۱ ساله خودش به تونل آمده، سعی کرد به بیرون برود اما این اجازه به او داده نشد. در همین حال تدارکات باشگاه تراکتور با گرفتن مشخصات از بیرانوند راهی زمین شد تا پسر او را همراه بیاورد.

حال ادامه ماجرا را از زبان یکی از بازیکنان تراکتور بخوانید:
«همه منتظر و نگران محمدطاها بودیم. یک آن تدارکات ما با یک پسر نوجوان وارد تونل شد. بیرانوند هم بدون اینکه ببیند کیست، هم این پسر را بغل کرد و هم بوسید اما زیرچشمی به تدارکات گفت که برو پسرم را پیدا کن.» (ویدیو این ماجرا امروز منتشر می‌شود)

سپس چند نفر از اعضای تیم تراکتور که محمدطاها را می‌شناختند، راهی زمین شدند و سرانجام پسر بیرانوند را آوردند. جالب اینکه محمدطاها که در شلوغی عجیب جشن دستش از دست پدر رها شده بود، در گوشه‌ای منتظر کمکی از سوی یگان ویژه یا نیروی انتظامی بوده است.

این ماجرای جالب در حالی برای پسر بیرانوند به وجود آمد که در نهایت او با همراهی پدرش راهی فرودگاه شد تا به تهران برود و یک شب جالب را پشت سر بگذارد.

ارسال نظرات

نام

captcha

نظر شما