در این بین کسی که فرزندی ندارد یا فرزندش دوران کودکی یا نوجوانی را پشت سرگذاشته است، میتواند بیاعتنا به این حجم از تحول زندگیاش را به شیوه سنتی سابق ادامه دهد، اما آنهایی که فرزند کودک یا نوجوان دارند باید قید آسودگی را بزنند و همپای فرزندشان در عصر اطلاعات بدوند؛ چرا که جا ماندن برای والدین در چنین دورهای تبعات زیادی به همراه دارد.
منظور ما از والدین بیشتر پدر و مادرهای جوان دههی ۵۰ و ۶۰ است که فرزاندانی هفت تا هفده ساله دارند و سروکارشان با «نسل لبه» است.
آیا تابهحال نام «نسل لبه» را شنیدهاید؟ آیا نسبت به نیازهای این نسل اشراف دارید و میدانید ویژگیهای این نسل چیست؟
نسل لبه
نسل لبه یا نسل زد (Z) به متولدین دهههای 80 و 90 گفته میشود که با دسترسی به اینترنت و فناوریهای دیجیتال پرورش یافتهاند و عموما از سواد دیجیتال بالایی برخوردارند. طبعا به همین دلیل، نیازهای این نسل با نسلهای قبلی خود متفاوت است. اعضای نسل لبه عادت دارند سریع به همه چیز دسترسی پیدا کنند، تسلط آنها به اینترنت و گجتهای دیجیتال خیرهکننده است، آنها اهل گروهها و اجتماعات مجازی مبتنی بر ویژگیهای یکسان هستند و بر اساس اشتراکها و سلایقشان حلقههای گوناگون تشکیل میدهند، گاهی ناسازگار هستند و میزان ریسکپذیری در آنها به مراتب از نسلهای قبلی بالاتر است.
پر کردن شکاف بین نسلی
شکاف بیننسلی برای ما والدین تجربهی تازهای نیست. عباس کیارستمی در اثر جاودانهاش «مشق شب» این شکاف را میان بچههای مدرسهای دههی ۶۰ و خانوادههایشان جلوی دوربین مستند خودش آورده و نشان میدهد که شکاف ابدی بین نسلی همچنان سر جای خود باقیست.
از طرفی نیازهای نسل لبه شبیه به نیازهای هیچکدام از نسلهای پیشین خود نیست و از طرفی فاصله والدین از فرزندان در حوزه سواد دیجیتال به سرعت در حال زیاد شدن است. این شکاف باعث میشود تا والدین در زمینه برقراری ارتباط با فرزندان و مرتفع کردن این نیازها به مشکل بخورند و امکان ایجاد بستری برای شخصیسازی یادگیری برای فرزندانشان را نداشته باشند.
مشاغل عجیب و ناشناخته آینده
میدانید مشکل بعدی چیست؟ تغییر شکل سریع بازار کار، ظهور دهها رشته و علم جدیدی که بسیاری از همنسلان ما نه اسمشان را شنیدهایم و نه از محتوای آن خبر داریم و نه میدانیم قرار است چه دردی از بشریت دوا کنند!
چند پدر و مادر را میشناسید که از «ماشین لرنینگ» سر در بیاورند یا بدانند «پایتون» چیست؟ چند درصد از والدین دوروبرتان رشتههای اصطلاحا «ترند» دنیای امروز و آینده را میشناسند و برای مجهز کردن فرزندشان برای زیست در دنیای آینده آمادهاند؟ در شرایطی که نظام آموزشی رسمی نه فقط در ایران که در اکثر کشورهای دنیا هنوز برای توسعه آکادمیک این رشتهها آماده نیست و زیرساخت لازم را ندارد، چطور باید با این قافله همراه شد و نوجوانان را برای زندگی و اشتغال در دنیای پیچیده آینده توانمند کرد؟
این دغدغه به دلیلی که توضیح دادیم از طریق سپردن فرزند به مدرسه (حتی مدارس غیردولتی) رفع نمیشود، از طرفی نمیتوان کودک یا نوجوان را به امید «خودآموزی» به اینترنت سپرد و ریش و قیچی را دست خودش داد. پس چاره چیست؟
ظهور روشهای جدید توانمندسازی
امروزه شبکههای اجتماعی نقش پررنگی در یادگیری و یاددهی دارند. این شبکهها مختص کودکان و نوجوانان طراحی و بستری در آن فراهم شده که کاربران بتوانند سرگرم شوند، با یکدیگر تعامل داشته باشند و از هم یاد بگیرند و برای زیست در جهان آینده «توانمند» شوند.
در ایران پلتفرم «گره» را میتوان نمونه خوب بومی این شبکهها دانست.
هـدف این پلتفرم ایجـاد یـک بستر مجـازی اجتماعـی فراگیـر پایـدار یادگیـری و رشـد است کـه در آن نوجوانـان بتواننــد پیرامون پرسشها و دغدغههای خــود بــا یکدیگــر ارتبــاط برقــرار کننـد. فرایند یادگیری در شبکهای مانند «گره»، مفرح و مبتنی بر تعامل با همسالان است، سعی شده فرایند یادگیری در آن شخصیسازی شده باشد، استقلال و فردیت کاربرانش در حین استفاده حفظ و حس کنجکاوی و کاوشگری در کاربرانش تقویت شد. اینها مهمترین تفاوتهای این بستر با نظام رسمی آموزشی یا کلاسها و آموزشگاههایی است که در کشور مشغول فعالیت هستند.
گره امکانی فراهم کرده تا کاربرانش بتوانند سوالات مختلف خود در حیطههای مختلف را در بستر پلتفرم مطرح کرده، پاسخ سوالات را از همسالان خود بگیرند و در عین حال به سوالات دیگران نیز پاسخ دهند. همچنین در این شبکه اجتماعی هر روز یک چالش یا سوال علمی مطرح میشود و کاربران میتوانند با انجام این چالش امتیاز کسب کنند. انتخاب یک ماموریت علمی و انجام ظرف مدتزمانی مشخص به منظور کسب امتیاز از جمله امکانات منحصربهفرد گره برای کاربران است.
یکی از مهمترین کارکردهای گره، برگزاری دورههای آموزشی در رشتههای روز دنیا و رشتههایی است که در آینده سهم مهمی در بازارهای کار جهانی ایفا خواهند کرد. این پلتفرم راهاندازی شده تا دستیار والدین و معلمان در توانمندسازی دانشآموزان باشد و خلاءهای موجود در حوزه یادگیری را مرتفع کند.